زندگیه جهنمی ( پارته سه )
همینطور که داشتم دست مال میکشیدم دیدم یه تیکش بالا امده وقتی برش داشتم دیدم که..
د.. دیدم که
هیچی نیست و اسکل شدی سید
بگذریم کارم تموم شد دست از پالکتا مشیدم انقدر تمیز شده بود قیافمو میدیدم دستمال و یه اب کشیدم و شروع کردم سیبیدنه پنجره ها اخ که من اون صدایه قژ قژشو چه قدرررررر دوس دارم وقتی کاره اونم تموم شد صدایه ساچی از اشپز خونه بلند شد چنان جیغ کشید فکردم خونه رو دزد زده بدو بدو رفتم پایین و با ترس بهش خیره شدم
ایکو: چی شده چرا جیغ زدی کی امده داخلت خونه
ساچی در حالی کفگیرو محکم گرفته بود دستش میلرزید داشت تته پته میکرد
ساچی: ر.. رو دستم روغن ر.. ریخت
دستشو گرفتم نه قرمز شده بود و نه چیزی با پکری بهش خیره شدم
ویو: ساچی
باید بگم که از اون نگاه هایه خواهرم واقعا میترسیدم به معنایه واقعیه کلمه تو اون قیافه یه پکر و اون نگاه میشع گفت فحشه ناموسی موج میزد ولی چون خودش خواهرمه دهنشو بسته نگهداشته بود
لبخنده ضایع و دندون نمایی رو به روش زدم و کم کم رفتم عقب اونم کفگیرو برداشت و بدو بدو امد دنبالم کم کم خندم گرفت تا وقتی که دیگه هردو خسته شدیم و مشغوله خوردنه غذامون شدیم...
د.. دیدم که
هیچی نیست و اسکل شدی سید
بگذریم کارم تموم شد دست از پالکتا مشیدم انقدر تمیز شده بود قیافمو میدیدم دستمال و یه اب کشیدم و شروع کردم سیبیدنه پنجره ها اخ که من اون صدایه قژ قژشو چه قدرررررر دوس دارم وقتی کاره اونم تموم شد صدایه ساچی از اشپز خونه بلند شد چنان جیغ کشید فکردم خونه رو دزد زده بدو بدو رفتم پایین و با ترس بهش خیره شدم
ایکو: چی شده چرا جیغ زدی کی امده داخلت خونه
ساچی در حالی کفگیرو محکم گرفته بود دستش میلرزید داشت تته پته میکرد
ساچی: ر.. رو دستم روغن ر.. ریخت
دستشو گرفتم نه قرمز شده بود و نه چیزی با پکری بهش خیره شدم
ویو: ساچی
باید بگم که از اون نگاه هایه خواهرم واقعا میترسیدم به معنایه واقعیه کلمه تو اون قیافه یه پکر و اون نگاه میشع گفت فحشه ناموسی موج میزد ولی چون خودش خواهرمه دهنشو بسته نگهداشته بود
لبخنده ضایع و دندون نمایی رو به روش زدم و کم کم رفتم عقب اونم کفگیرو برداشت و بدو بدو امد دنبالم کم کم خندم گرفت تا وقتی که دیگه هردو خسته شدیم و مشغوله خوردنه غذامون شدیم...
۷۸۷
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.