𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۳ پارت ۹
منم تصمیم گرفتم که اسمشو بزارم یونگی🥺😅جسینا خودشم موافقت کردپسرش همه جاش سفید بود فقط روی گوشاش و همینطور دمش سیاه بود
خودش سفید بوده گربه ی همسایه هم سیاه بوده🤦🏽♀️🤦🏽♀️🤦🏽♀️
خلاصه که با هوک شی همه ی کار هارو انجام دادیم و از مطب خارج شدیم رفتیم خونه
جسینا رو گذاشتم تو تختش و بچشو کنارش گذاشتم اروم خوابیدن
رفتم تو اتاقم ولی اصری از هوک شی نبود
رفتم بیرون که منتظر اسانسور بود
_یااا هوک شی چرا نبومدی داخل
هوک_مزاحم نمیشم کار داری
_نه بیا بابا من انقد درگیر جسینا بودم تورو فراموش کردم ببخشید
هوک_نه دیگه من میرم مامان زنگ زد کارم داره باید برم
_اوکی اصرار نمیکنم میخوای بری بای
هوک_بای
رفتم تو درو بستم و رفتم سر کار هام
تهیونگ ویو
جیمی_یااا تهیونگا بیا اینجا ببین این قسمت از دنس رو درست میرم؟
ته_......
جیمی_تهیونگااااااااا
ته_.....
جیمین عصبی میشه و میره یکی میزنه تو کله ی تهیونگ که بالاخره به خودش میاد
ته_آی چرامیزنی؟
جیمی_دوساعته دارم میگم بیا ببین دارم این قسمت رو درست میرم یا نه معلوم نیست که کجا هستی
ته_تو فکر بودم خب
جیمی_چه فکری
ته_یک ارمی که امروز دیدمش خیلی ذهنمو مشغول کرده
جیمی_اولین باره میبینم که درگیر کسی میشی.....اسمش چی بود
ته_عمینو نتونستم بپرسم همون دختره ی ایرانی عه بود وه اومده بود اونه
جیمی_عاهاااااا جونگکوک اسمشو میدونه
ته_واقعااا بهش بگو بیاد
جیمین رفت و کوک رو صدا زد و باهم اومدن
کوک_چیشده تهیونگا
ته_اسم اون دختره ی ایرانی رو میدونی؟
کوک_هومممم کدوم؟عاااا اون ایرانی عه اره اسمش ا.ت بود
ته_ا.ت.....چه اسم قشنگی
کوک_عم موضوع چیه تهیونگ
ته_ه.هیچی بابا خواستم بدونم اسمشو اخه تاحالا موردی پیش نیومده اینجوری
کوک_هوم
جیمین و کوک رفتن و من توی سالن موندم خسته بودم باید تمرین میکردم اهنگ رو پلی کردم و شروع کردم ولی ذهنم هنوز درگیر بود و تمرکز خوبی رو رقص نداشتم
همینجور قاطی پاتی میرفتم که صدای اهنگ قطع شد
هوبی_داری چیکار میکنییی؟دنس به این جذابی رو نابود کردی رفت
ته_عا هیونگ ترسیدم
هوبی_کوفت ترسیدم مگه تو تمرین نکردی؟
ته_هیونگ باور کن ذهنم درگیره وگرنه این دنس رو خوب بلدم
هوبی_عاهاااا اونوخ درگیر چی چیه؟
ته_یک فرد
هوب_اون فرد کیه؟
ته_اون دختر ایرانیه امروزی ا.ت
هوبی_عاووو اون خیلی دختر خوشگلی بود ازش خیلی خوشم اومد
ته_هوم کاش بازم بیاد فن ساین
هوبی_خب فن ساین و کنسرت بعدی فکر کنم ۱ ماه دیگس اره ممکنه بیاد اگه خبر داشته باشه
ته_ووییی کاش بیاد
ا.ت ویو
بعد دو ساعت حل کردن و پاره شدن کتاب بستم و انداختم تو قفسه سرم بشدت درد گرفت ساعت هنوز ۷ و نیم شب بود گشنه نبودم منم که خسته بودم میزمو مرتب کردم لباس خواب پوشیدم و خوابیدم.............
خودش سفید بوده گربه ی همسایه هم سیاه بوده🤦🏽♀️🤦🏽♀️🤦🏽♀️
خلاصه که با هوک شی همه ی کار هارو انجام دادیم و از مطب خارج شدیم رفتیم خونه
جسینا رو گذاشتم تو تختش و بچشو کنارش گذاشتم اروم خوابیدن
رفتم تو اتاقم ولی اصری از هوک شی نبود
رفتم بیرون که منتظر اسانسور بود
_یااا هوک شی چرا نبومدی داخل
هوک_مزاحم نمیشم کار داری
_نه بیا بابا من انقد درگیر جسینا بودم تورو فراموش کردم ببخشید
هوک_نه دیگه من میرم مامان زنگ زد کارم داره باید برم
_اوکی اصرار نمیکنم میخوای بری بای
هوک_بای
رفتم تو درو بستم و رفتم سر کار هام
تهیونگ ویو
جیمی_یااا تهیونگا بیا اینجا ببین این قسمت از دنس رو درست میرم؟
ته_......
جیمی_تهیونگااااااااا
ته_.....
جیمین عصبی میشه و میره یکی میزنه تو کله ی تهیونگ که بالاخره به خودش میاد
ته_آی چرامیزنی؟
جیمی_دوساعته دارم میگم بیا ببین دارم این قسمت رو درست میرم یا نه معلوم نیست که کجا هستی
ته_تو فکر بودم خب
جیمی_چه فکری
ته_یک ارمی که امروز دیدمش خیلی ذهنمو مشغول کرده
جیمی_اولین باره میبینم که درگیر کسی میشی.....اسمش چی بود
ته_عمینو نتونستم بپرسم همون دختره ی ایرانی عه بود وه اومده بود اونه
جیمی_عاهاااااا جونگکوک اسمشو میدونه
ته_واقعااا بهش بگو بیاد
جیمین رفت و کوک رو صدا زد و باهم اومدن
کوک_چیشده تهیونگا
ته_اسم اون دختره ی ایرانی رو میدونی؟
کوک_هومممم کدوم؟عاااا اون ایرانی عه اره اسمش ا.ت بود
ته_ا.ت.....چه اسم قشنگی
کوک_عم موضوع چیه تهیونگ
ته_ه.هیچی بابا خواستم بدونم اسمشو اخه تاحالا موردی پیش نیومده اینجوری
کوک_هوم
جیمین و کوک رفتن و من توی سالن موندم خسته بودم باید تمرین میکردم اهنگ رو پلی کردم و شروع کردم ولی ذهنم هنوز درگیر بود و تمرکز خوبی رو رقص نداشتم
همینجور قاطی پاتی میرفتم که صدای اهنگ قطع شد
هوبی_داری چیکار میکنییی؟دنس به این جذابی رو نابود کردی رفت
ته_عا هیونگ ترسیدم
هوبی_کوفت ترسیدم مگه تو تمرین نکردی؟
ته_هیونگ باور کن ذهنم درگیره وگرنه این دنس رو خوب بلدم
هوبی_عاهاااا اونوخ درگیر چی چیه؟
ته_یک فرد
هوب_اون فرد کیه؟
ته_اون دختر ایرانیه امروزی ا.ت
هوبی_عاووو اون خیلی دختر خوشگلی بود ازش خیلی خوشم اومد
ته_هوم کاش بازم بیاد فن ساین
هوبی_خب فن ساین و کنسرت بعدی فکر کنم ۱ ماه دیگس اره ممکنه بیاد اگه خبر داشته باشه
ته_ووییی کاش بیاد
ا.ت ویو
بعد دو ساعت حل کردن و پاره شدن کتاب بستم و انداختم تو قفسه سرم بشدت درد گرفت ساعت هنوز ۷ و نیم شب بود گشنه نبودم منم که خسته بودم میزمو مرتب کردم لباس خواب پوشیدم و خوابیدم.............
۱۰.۷k
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.