𝙋𝙏 4

-اممم سلام جیسو
+سلام وی چطوری
-مرسی... میگم امروز میتونی بیای همون جایی ک گفم؟؟
+اممم.... ببخشید ولی نه قراره برم پیش تائو مریض شده میرم ازش مراقبت کنم
مامان و باباش هم رفتن مسافرت پس من میرم ازش مراقبت کنم
-اوکی خدافظ(با ناراحتی زیاد)
تهیونگ: اهههه مگ جیسو خدمتکار اونه ک میره ازش مراقبت کنه
مامان باباش هم وقت برای مسافرت رفتن پیدا کردن.... (با عصبانیت)
رفتم خونه و لباس راحتی پوشیدم(عکس لباسارو میزارم)
زنگ زدم ب ا.ت
^چیه؟
-جیسو بازم قبول نکرد  دعوتمو
^چرا بازز
- تائو مریض شده میره از اون مراقبت کنه
^چرا مگ مامان بابا نداره
- رفتن مسافرت
^عجب عجب...
اشکال نداره خودتو ناراحت نکن یه وق دیگه دعوتش میکنی
- خدافظ
تیهونگ:گوشیو قطع کردم.. و نشستم یکم ب فیلم نگا کنم
(پرش زمانی ب ا.ت)
ا.ت:زنگ زدم ب تائو تا ببینم حالش چطوره
....... ..... ...... ..... .... .......
ایدامه دالد؛)

ببخشین دیر شد♡
دیدگاه ها (۲)

مثلا اینو پرش کنین✨https://harfeto.timefriend.net/1675267242...

هههاااییییی گگاایزززز من آممدممممببخشین چن وق بو نبودمو اینا...

𝙋𝙏 3

𝙋𝙏 2

⁴⁷پنج سال بعد...... ا/تم:وسایلتون رو جمع کردید؟ ا/ت: اره م:...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط