«You are also at home» «part 4»
ولی وقتی برگشتم نگاشون کنم کارت بانکی افتاد و خم شدم پرش دارن و از شانسم اون پسره اومد و داشت داد بهم
نامجون:بفرمایید کارتتون
ا.ت:ممنون ولی یکم اشنا نمی زنی مخصوصا این چشمات؟😶
نامجون:ن..نه ..نه اصلا
ا.ت :پس چرا لکنت گرفتی؟
نامجون : هیچی خدافظ
ا.ت :خدافظ
اونا رفتن و منم رفتم خونه
ویو به یه هفته بعد
صبح باشدم و صبحونه خوردم و وسایلم رو جمع کردم چون وقت اجاره ام یه هفته بود تموم شد و الان دارم می رم خونه جدید .
وقتی رسیدم در رو باز کردم رفتم تو که بوی غذا میومد ولی تعجب کردم چون الان فقط من بودم ولی کی داره غذا می پزه؟
رفتم تو که با اعضای بی تی اس مواجه شدم
ا.ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ ش.شما ب.بی ت.تی ا.اس هستید؟
نامجون :اره
ا.ت:عررررر دوستون دارم
(و اینطور شد که ا.ت رفت همه اعضا رو بغل کرد😑)
ا.ت:حالا چی داریم واسه ناهار؟
جین: مگه نوکره باباتونم که واستون غذا درست کنم
ا.ت:اوپا غذا چی دالیم(کیوت)
جین:اه باشه دوکبوکی حالا خودت سفره رو بچین تا غذا رو بیارم
ا.ت:چشم
جونگ کوک:افرین دختر خوب
ا.ت:خفه پسر خوب حالا بیا کمک
جونگ کوک:نمیام
ا.ت:کوککککک
جونگ کوک:باشه باشه( خنده)
ا.ت زهر مار
جیهوپ: ا.ت الان چند سالته؟
ا.ت ۲۱
تهیونگ:اوووو پس شش سال فاصله سنی داریم
ا.ت:اره راستی با جیمینم همین طور
جیمین : اره
ا.ت:هیونگگگ انقدر نخواب بیا ناهار
شوگا:اه ولم کنین بزارین بخوابم
ا.ت : باشه پس ناهار برات نیست خودم می خورم
و اینطور شد که ا.ت با بی تی اس هم خونه شد
نامجون:بفرمایید کارتتون
ا.ت:ممنون ولی یکم اشنا نمی زنی مخصوصا این چشمات؟😶
نامجون:ن..نه ..نه اصلا
ا.ت :پس چرا لکنت گرفتی؟
نامجون : هیچی خدافظ
ا.ت :خدافظ
اونا رفتن و منم رفتم خونه
ویو به یه هفته بعد
صبح باشدم و صبحونه خوردم و وسایلم رو جمع کردم چون وقت اجاره ام یه هفته بود تموم شد و الان دارم می رم خونه جدید .
وقتی رسیدم در رو باز کردم رفتم تو که بوی غذا میومد ولی تعجب کردم چون الان فقط من بودم ولی کی داره غذا می پزه؟
رفتم تو که با اعضای بی تی اس مواجه شدم
ا.ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ ش.شما ب.بی ت.تی ا.اس هستید؟
نامجون :اره
ا.ت:عررررر دوستون دارم
(و اینطور شد که ا.ت رفت همه اعضا رو بغل کرد😑)
ا.ت:حالا چی داریم واسه ناهار؟
جین: مگه نوکره باباتونم که واستون غذا درست کنم
ا.ت:اوپا غذا چی دالیم(کیوت)
جین:اه باشه دوکبوکی حالا خودت سفره رو بچین تا غذا رو بیارم
ا.ت:چشم
جونگ کوک:افرین دختر خوب
ا.ت:خفه پسر خوب حالا بیا کمک
جونگ کوک:نمیام
ا.ت:کوککککک
جونگ کوک:باشه باشه( خنده)
ا.ت زهر مار
جیهوپ: ا.ت الان چند سالته؟
ا.ت ۲۱
تهیونگ:اوووو پس شش سال فاصله سنی داریم
ا.ت:اره راستی با جیمینم همین طور
جیمین : اره
ا.ت:هیونگگگ انقدر نخواب بیا ناهار
شوگا:اه ولم کنین بزارین بخوابم
ا.ت : باشه پس ناهار برات نیست خودم می خورم
و اینطور شد که ا.ت با بی تی اس هم خونه شد
۲.۲k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.