عشق جوانه زده 🌱 در نفرت 🥀🍁🌾

#PaRt_7
/بقیه کجان
+خب من از هیچی خبر ندارم توی این عمارت
/خاک تو سر کچل پر موت کند
+چرا خاله
/این عمارت مگه برای تو نیست
+چرا هس
/پس چرا از چیزی خبر نداری
+خاله سرم شلوغه همش توی اتاقم
/خیلی خب حالا که من آمدم سرت خلوت تر میشه ببر 🐯 کوچولو
+خالهههههههه
/مرگ چته
+چرا هنوز بهم میگی ببر کوچولو من بزرت سدم(از اینجا رو بچگونه گفت)
/اره خیلی بزرگ شدی کوچولو ی من دیگه قدتم از من بلند تره
+اخ جون خاله تعیید کرد که بزرگ شدم (پریدن هوا)

🐈چگونه اول ظهری مثلاً خوابیدم
+یونگی هیونگ ببین کی آمده خاله یورا
🐈خاله یورا هقققق
/جانم جانم
🐈منو نجات بدههههه
/چرا
🐈نمیزارن بخوابم هققققق
/عزیزم دلم برو رو مبل بخواب ببینم کی جرعت داره حرف بزنه
🐈پیش به سوی خواب و فرا تر از آن
/😊
🦙باز من آمدم تو آشپز خونه و شماها شروع کردین
/نه عزیزم من شروع کردم
🦙خاله
/سلام پسرم
🐨کتاب به دست میاد پایین...... خوش آمدی خاله یورا
/ممنونم عزیزم
🐣عرر خاله یورا آمده
🐰(گریه)
/یا اااا مرد گنده که گریه نمیکنه
🐰آخه خاله هیچ کس بهم توجه نمیکنه
/اخ من فدات شم خرگوش کوچولو بیا اینجا