شات دهم
خانم پارک بله امروز قراره بریم بازدید کمپانی هایب ما با اونا صحبت کردیم و قراره امروز بهمون اطراف رو نشون بدن خوب لطفا یه صف بشینین تا بریم هممون سوار اتوبوس شدیم و رفتیم اونجا
از زبان تهیونگ
از وقتی که اون پسره رو دیدم دلم میخواد بیشتر ببینمش چون هر وقت پیشش بودم احساس میکردم ا/ت کنارمه ای کاش یه بار دیگه می دیدمش با صداي کوک به خودم اومدم تهیونگ چته پسر از دیروز یه جوری هستی
تهیونگ جونگ کوک اون پسره
کوک تهیونگ اون فقط یه بچه بود چیشده که اینقدر ذهنت درگیر شده
تهیونگ منم نمیدونم اصلا نمیدونم چیکار کنم
کوک حالا اینا رو ولش میدونی کمپانی قرار امروز به چند تا از پسر بچه های اینجا اجازه بده تا بیان و بازدید کنند خیلی خوشحالم
اوم باشه
کوک 🙃🙃🙃🙃
از زبان ته جین
رسیدیم به کمپانی که میگن هایب هست
ادامش بعد از ناهار
از زبان تهیونگ
از وقتی که اون پسره رو دیدم دلم میخواد بیشتر ببینمش چون هر وقت پیشش بودم احساس میکردم ا/ت کنارمه ای کاش یه بار دیگه می دیدمش با صداي کوک به خودم اومدم تهیونگ چته پسر از دیروز یه جوری هستی
تهیونگ جونگ کوک اون پسره
کوک تهیونگ اون فقط یه بچه بود چیشده که اینقدر ذهنت درگیر شده
تهیونگ منم نمیدونم اصلا نمیدونم چیکار کنم
کوک حالا اینا رو ولش میدونی کمپانی قرار امروز به چند تا از پسر بچه های اینجا اجازه بده تا بیان و بازدید کنند خیلی خوشحالم
اوم باشه
کوک 🙃🙃🙃🙃
از زبان ته جین
رسیدیم به کمپانی که میگن هایب هست
ادامش بعد از ناهار
۵۳.۸k
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.