قسمت یازدهم
داستان ترسناک
یه روز تو خونه بودم که صدای جیغ از تو اتاقم شنیدم ترسیدم و به دوست پسرم پیام دادم فکر کرد دارم شوخی میکنم گفت برو اتاقو چک کن رفتم تو اتاق اما چیزی نبود ناگهان پنجره محکم کوبیده شد وقتی از صدا ها و صدای گریون خودم براش ویس فرستادم گفت الان سریع میاد پیشم که یهو صدا ها قطع شد و یه پیامی از طرف دوست پسرم برام اومد که نوشته بود (کشتمش)
یه روز تو خونه بودم که صدای جیغ از تو اتاقم شنیدم ترسیدم و به دوست پسرم پیام دادم فکر کرد دارم شوخی میکنم گفت برو اتاقو چک کن رفتم تو اتاق اما چیزی نبود ناگهان پنجره محکم کوبیده شد وقتی از صدا ها و صدای گریون خودم براش ویس فرستادم گفت الان سریع میاد پیشم که یهو صدا ها قطع شد و یه پیامی از طرف دوست پسرم برام اومد که نوشته بود (کشتمش)
۱.۹k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.