کاشکی گاهی وقتا خدا از پشت ابرا میومد بیرون و گوشمو محکم میگرفت و داد میزد: آهای بگیر بشین سرجات، اینقده غر نزن، همینه ک هست. بعد ی چشمک میزد و آروم توی گوشم میگفت: همه چی درست میشه...
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.