Colored stars
part ①⑤
ته: خب ما باید کیم مین شیه رو بکشیم ولی اون خیلی بادیگارد داره خب من خودمو جای بادیگارد جا میزنم و خیلی راحت میکشمش ولی یوار باید برام تو سامانه یه کاری کنه اسمم جزو بادیگاردا باشه اوسونگ تو لباس یکیشونو برام میاری و یه جی تو باید با ماشین منتظر من باشی اهان و یکیتون یه نفر قابل اعتمادو برا کوک بفرسته مراقبش باشه و هیچ کس از مافیا بودن ما خبر دار....
یه جی: داره میاد ساکت بشین
اوسونگ: چقدر تو اداره کار ریخته سرمون
یورا: ههی زندگی فردا چه روزیه
کوک: ته ته " خواب آلود "
ته: چی شده جونگکوک که همش بیدار میشی
کوک: ا... این مرده
ته: هیچ کاری باهات نداره کوچولو برو بخواب
کوک: خوابم نمیاد
ته: چیشده پکری
کوک: ههی دوتا از دوستام دیروز به هم رسیدن یکی دیگشون فهمیدم ازدواج کرده بچه دومشم حاملس اون وقت به قول هانا من منتظرم رئیس مافیا عاشقم بشه بگیرتم
یه جی: اگه عاشقت شه تهیونگو ولش میکنی
کوک: نه اونو ول میکنم این مال خودمه
ته: یوقت از من جذاب تر بود
ته: هیچ کس از تو جذاب تر نیست
یورا: چه خوشحالم یه بچه رو داریم خر میکنیم
کوک: من بچه نیستم هستم؟
اوسونگ: خب ببین من ۳۹ سالمه یورا ۳۶ یه جی ۲۹ تهیونگم ۲۶ سالشه پس تو کوچولویی
کوک: چه جالب من کوچولوعم
یه جی: من برای کیوتیه اون بچه توشولو جون میدم
کوک: من کیوتم هستم
ته: تو همه چیز هستی
کوک: نه همه نوع شخصیتی دارم مثلا من مورچم
ته: مهم اینه تو فهمیدی
کوک: خب بزار ببینم شما ها افسر پلیسین
یورا: اره میتونی بچه گونه حرف بزنی
کوک: آله " کیوت "
یه جی،: الو سلام بیمارستان
کوک: چرا شما ها انگدر عجیبین
ته: جونگکوک بشین
اومد کنارم بشینه نزاشتم که نشست رو پام
کوک: بدجنس
یه جی: چرا اینطور کردی
ته: خوشم نمیاد انقدر بهش نگاه کنین
یورا: یه جوری حرف میزنی انگار قراره تموم بشه
کوک: از نظرم رئیس مافیا عاشقم بشه انقدر زورگو نباشه
ته: همین الان نشستی روپای رئیس مافیا و داری پشت سرش بد گویی میکنی
کوک: هـ.... هان چـ.... چی؟؟؟؟؟؟؟
ته: من رئیس مافیام و ایناهم زیردستای منن
از پشت بغلش کردم
کوک: نمیخوای که منو بکشی
ته: کی گفته مافیا ها تورو میکشن
کوک: هانول گفت چون من خیلی کیوتم اگه رئیس مافیا ببینتم یا اون میمیره یا من
یه جی: شمارتو بده من
کوک: بزن خب.....
ته: نظرت چیه بری بیرون
یه جی: بزار بگه
ته: یه جی برو بیرون با همتونم
رفتن بیرون و خیلی راحت جونگکوکو بردم تو اتاقم و انداختمش رو تخت و روش خیمه زدم
کوک: چـ.... چیکار میخوای بـ..... بکنی
ته: خودت میفهمی
بوسیدمش و بخاطر حرف زدن با اونا طوری میبوسیدمش که احساسکردم قراره لباش کبود بشه
♡ پنج مین بعد ♡
کوک: و.... ولم کن کیم تهیونگ " اخم و خجالت "
ته:
ته: خب ما باید کیم مین شیه رو بکشیم ولی اون خیلی بادیگارد داره خب من خودمو جای بادیگارد جا میزنم و خیلی راحت میکشمش ولی یوار باید برام تو سامانه یه کاری کنه اسمم جزو بادیگاردا باشه اوسونگ تو لباس یکیشونو برام میاری و یه جی تو باید با ماشین منتظر من باشی اهان و یکیتون یه نفر قابل اعتمادو برا کوک بفرسته مراقبش باشه و هیچ کس از مافیا بودن ما خبر دار....
یه جی: داره میاد ساکت بشین
اوسونگ: چقدر تو اداره کار ریخته سرمون
یورا: ههی زندگی فردا چه روزیه
کوک: ته ته " خواب آلود "
ته: چی شده جونگکوک که همش بیدار میشی
کوک: ا... این مرده
ته: هیچ کاری باهات نداره کوچولو برو بخواب
کوک: خوابم نمیاد
ته: چیشده پکری
کوک: ههی دوتا از دوستام دیروز به هم رسیدن یکی دیگشون فهمیدم ازدواج کرده بچه دومشم حاملس اون وقت به قول هانا من منتظرم رئیس مافیا عاشقم بشه بگیرتم
یه جی: اگه عاشقت شه تهیونگو ولش میکنی
کوک: نه اونو ول میکنم این مال خودمه
ته: یوقت از من جذاب تر بود
ته: هیچ کس از تو جذاب تر نیست
یورا: چه خوشحالم یه بچه رو داریم خر میکنیم
کوک: من بچه نیستم هستم؟
اوسونگ: خب ببین من ۳۹ سالمه یورا ۳۶ یه جی ۲۹ تهیونگم ۲۶ سالشه پس تو کوچولویی
کوک: چه جالب من کوچولوعم
یه جی: من برای کیوتیه اون بچه توشولو جون میدم
کوک: من کیوتم هستم
ته: تو همه چیز هستی
کوک: نه همه نوع شخصیتی دارم مثلا من مورچم
ته: مهم اینه تو فهمیدی
کوک: خب بزار ببینم شما ها افسر پلیسین
یورا: اره میتونی بچه گونه حرف بزنی
کوک: آله " کیوت "
یه جی،: الو سلام بیمارستان
کوک: چرا شما ها انگدر عجیبین
ته: جونگکوک بشین
اومد کنارم بشینه نزاشتم که نشست رو پام
کوک: بدجنس
یه جی: چرا اینطور کردی
ته: خوشم نمیاد انقدر بهش نگاه کنین
یورا: یه جوری حرف میزنی انگار قراره تموم بشه
کوک: از نظرم رئیس مافیا عاشقم بشه انقدر زورگو نباشه
ته: همین الان نشستی روپای رئیس مافیا و داری پشت سرش بد گویی میکنی
کوک: هـ.... هان چـ.... چی؟؟؟؟؟؟؟
ته: من رئیس مافیام و ایناهم زیردستای منن
از پشت بغلش کردم
کوک: نمیخوای که منو بکشی
ته: کی گفته مافیا ها تورو میکشن
کوک: هانول گفت چون من خیلی کیوتم اگه رئیس مافیا ببینتم یا اون میمیره یا من
یه جی: شمارتو بده من
کوک: بزن خب.....
ته: نظرت چیه بری بیرون
یه جی: بزار بگه
ته: یه جی برو بیرون با همتونم
رفتن بیرون و خیلی راحت جونگکوکو بردم تو اتاقم و انداختمش رو تخت و روش خیمه زدم
کوک: چـ.... چیکار میخوای بـ..... بکنی
ته: خودت میفهمی
بوسیدمش و بخاطر حرف زدن با اونا طوری میبوسیدمش که احساسکردم قراره لباش کبود بشه
♡ پنج مین بعد ♡
کوک: و.... ولم کن کیم تهیونگ " اخم و خجالت "
ته:
۸.۴k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.