رویای اشنا part52
ویو جونگ هوان
یه دفعه در باز شد، من و جونگ کوک اماده ی شلیک بودیم که یه دفعه پنج تا خدمتکار اومدن داخل دوتا مرد و سه تا زن. با شک اسلحه هامون رو پایین اوردیم.
با تعجب به هم نگاه میکردیم چقدر قیافه ی خانومه اشناست! صبر کن نکنه..... نکنه اون مامانمه!
+جونگ کوکـ...
_اره اره هوان پیداشون کردیم
+ماماننن... هق..... منم هوان..
(م/ه =مامان هوان م/ک=مامان کیونگ
م/ی=مامان یونجی پ/ک=پدر کیونگ
پ/ی=پدر یونجی)
م/ه هوان دخترم.... چقدر بزرگ شدی..(گریه)
رفتم و مامانم رو بغل کردم خیلی حس خوبی بود که بعد چند سال بلاخره مامانم رو پیدا کردم. سریع از بغل مامانم اومدم بیرون و اشکامو پاک کردم.
+خب بهتره زودتر بریم.
م/ی ولی ما که نمیتونیم بیاییم.
_ما حواسمون بهتون هست، زود باشید بیاین بریم
+اره.
داشتیم از پنجره بیرون میرفتیم که فقط من مونده بودم یه لحضه یادم اومد که پدرم نیست.
+شما برید من میام
_هوان کجا میری؟
+پدرم.... پدرم نیست باید برم دنبال اون.
م/ه نه دخترم نرو اگه جانگ وو تورو ببینه حتما میکشدت.
_جونگ هوان بیا بریم.
+نه من نمیام
ویو کیونگ
عمارت رو زیر نظر داستم که دیدم یه ماشین داره به سمت عمارت میره دقت که کردم دیدم توی اون ماشین...
ادامه پارت بعد...
بچه ها ببخشید کم گذاشتم من امسال درسام سخت تر شده و نمیتونم زیاد و تند پارت هارو بزارم ببخشید❤🌹
یه دفعه در باز شد، من و جونگ کوک اماده ی شلیک بودیم که یه دفعه پنج تا خدمتکار اومدن داخل دوتا مرد و سه تا زن. با شک اسلحه هامون رو پایین اوردیم.
با تعجب به هم نگاه میکردیم چقدر قیافه ی خانومه اشناست! صبر کن نکنه..... نکنه اون مامانمه!
+جونگ کوکـ...
_اره اره هوان پیداشون کردیم
+ماماننن... هق..... منم هوان..
(م/ه =مامان هوان م/ک=مامان کیونگ
م/ی=مامان یونجی پ/ک=پدر کیونگ
پ/ی=پدر یونجی)
م/ه هوان دخترم.... چقدر بزرگ شدی..(گریه)
رفتم و مامانم رو بغل کردم خیلی حس خوبی بود که بعد چند سال بلاخره مامانم رو پیدا کردم. سریع از بغل مامانم اومدم بیرون و اشکامو پاک کردم.
+خب بهتره زودتر بریم.
م/ی ولی ما که نمیتونیم بیاییم.
_ما حواسمون بهتون هست، زود باشید بیاین بریم
+اره.
داشتیم از پنجره بیرون میرفتیم که فقط من مونده بودم یه لحضه یادم اومد که پدرم نیست.
+شما برید من میام
_هوان کجا میری؟
+پدرم.... پدرم نیست باید برم دنبال اون.
م/ه نه دخترم نرو اگه جانگ وو تورو ببینه حتما میکشدت.
_جونگ هوان بیا بریم.
+نه من نمیام
ویو کیونگ
عمارت رو زیر نظر داستم که دیدم یه ماشین داره به سمت عمارت میره دقت که کردم دیدم توی اون ماشین...
ادامه پارت بعد...
بچه ها ببخشید کم گذاشتم من امسال درسام سخت تر شده و نمیتونم زیاد و تند پارت هارو بزارم ببخشید❤🌹
۴.۶k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.