ویو ات
ویو ات
جونکوک هی داشت به پاهام نگاه میکرد رفتارش تغییر کرد و داشت میومد نزدیکم و منم کم کم عقب میرفتم و یهو خوردم تو دیوار و لباشو کم کم نزدیکم کرد
+داری چه کار میکنی؟(اخه خر از این واضع تر🤣😁)
_فقط همکاری کن
ویو جونکوک
لبامو گذاشتم رو لبشو وحشیانه مک میزدم از اونجایی که من خوناشامم لبش پاره شد و خون ازش اومد ازش جدا شدم
+تو تو خوناشامی
_اره
نترس بلایی سرت نمیارم ات من دوست دارم عاشقت شدم
+خب منم یه جورایی بهت حسی دارم
جونکوک هی داشت به پاهام نگاه میکرد رفتارش تغییر کرد و داشت میومد نزدیکم و منم کم کم عقب میرفتم و یهو خوردم تو دیوار و لباشو کم کم نزدیکم کرد
+داری چه کار میکنی؟(اخه خر از این واضع تر🤣😁)
_فقط همکاری کن
ویو جونکوک
لبامو گذاشتم رو لبشو وحشیانه مک میزدم از اونجایی که من خوناشامم لبش پاره شد و خون ازش اومد ازش جدا شدم
+تو تو خوناشامی
_اره
نترس بلایی سرت نمیارم ات من دوست دارم عاشقت شدم
+خب منم یه جورایی بهت حسی دارم
۲.۸k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.