تفسیر قرآن
پیامهای آیه 48 سوره بقره
- ترس از حضور در دادگاه الهى، بدون وجود هرگونه وكيل يا شفيعى، زمينه ى تقويت تقواى الهى است. «واتّقوا يوماً»
- در برابر عقايد خرافى وباطل، با قاطعيّت برخورد كنيد. «لايقبل، لا يؤخذ»
بحثى درباره شفاعت
شفاعت از كلمه «شفع» به معناى جفت است، يعنى افرادى كه مايه اى از ايمان و تقوى و عمل داشته و در آن روز كمبودى دارند، لطفى به آن مايه ها اضافه مى شود و در اثر جفت وهمراه شدن با لطف اولياى الهى، از قهر خداوند نجات مى يابند. بنابراين شفاعت، تنها شامل كسانى مى شود كه تلاشگرند، ولى در راه مانده اند و نياز به قدرتى دارند كه در كنار آنان باشد.
حدود سى آيه از قرآن مربوط به شفاعت است كه به چند دسته تقسيم مى شوند:
- آياتى كه شفاعت را نفى مى كنند، مانند: «يومٌ لا بيعٌ فيه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ» [326]، روزى كه معامله و دوستى و شفاعت در آن نيست.
- آياتى كه شفاعت را مخصوص خداوند مى دانند، مانند: «مالكم من دونه من ولّى ولا شفيع» [327] ، غير از او هيچ ياور و شفاعت كننده اى نيست.
- آياتى كه از شفاعت ديگران با اذن خداوند ياد مى كنند، مانند: «من ذا الذّى يشفع عنده الاّ باذنه» [328] ، چه كسى در نزد او (خداوند) شفاعت مى كند مگر به اذنش؟
- آياتى كه شرايط شفاعت شوندگان را بيان مى كنند، مانند:
الف: شفاعت براى كسى است كه مورد رضايت خدا باشد. «ولا يشفعون الا لمن ارتضى» [329]
ب: براى ظالمان، دوستدار و شفيعى نيست. «ما للظّالمين من حميم ولا شفيع» [330]
ج: فرشتگان براى كسانى كه ايمان آورده اند، دعا واستغفار مى كنند. «ويستغفرون للّذين آمنوا» [331]
با توجّه به آيات فوق، معلوم مى شود كه شفاعت بى قيد و شرط نيست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، بايد واجد شرايطى باشد و اگر كسى شرايط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پيامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمى گيرد. چنانكه همسر نوح و لوط عليهما السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. «فخانتا هما فلم يغنيا عنهما من اللّه شيئاً و قيل ادخلا الّنار مع الدّاخلين» [332]
بنابراين شفاعتى سازنده است كه انسان را با اولياى خدا پيوند دهد و مانع يأس او شود. ولى اگر ايمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همانگونه كه مسيحيان عقيده دارند كه عيسى فدا شد تا گناهان ما بخشيده شود، هرگز قابل قبول نيست.
سؤال: آيا شفاعتِ اولياى خدا، به معناى ايستادن در برابر اراده ى خدا نيست؟ كسى را كه خدا اراده كرده عذاب كند، پيامبر با شفاعت خود جلو آن اراده را نمى گيرد؟
پاسخ: هم كيفر بدكاران و هم اجازه شفاعت به اولياى خود، اراده و خواست اوست. بنابراين شفاعت اولياى خدا، چيزى در برابر اراده ى الهى نيست.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- ترس از حضور در دادگاه الهى، بدون وجود هرگونه وكيل يا شفيعى، زمينه ى تقويت تقواى الهى است. «واتّقوا يوماً»
- در برابر عقايد خرافى وباطل، با قاطعيّت برخورد كنيد. «لايقبل، لا يؤخذ»
بحثى درباره شفاعت
شفاعت از كلمه «شفع» به معناى جفت است، يعنى افرادى كه مايه اى از ايمان و تقوى و عمل داشته و در آن روز كمبودى دارند، لطفى به آن مايه ها اضافه مى شود و در اثر جفت وهمراه شدن با لطف اولياى الهى، از قهر خداوند نجات مى يابند. بنابراين شفاعت، تنها شامل كسانى مى شود كه تلاشگرند، ولى در راه مانده اند و نياز به قدرتى دارند كه در كنار آنان باشد.
حدود سى آيه از قرآن مربوط به شفاعت است كه به چند دسته تقسيم مى شوند:
- آياتى كه شفاعت را نفى مى كنند، مانند: «يومٌ لا بيعٌ فيه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ» [326]، روزى كه معامله و دوستى و شفاعت در آن نيست.
- آياتى كه شفاعت را مخصوص خداوند مى دانند، مانند: «مالكم من دونه من ولّى ولا شفيع» [327] ، غير از او هيچ ياور و شفاعت كننده اى نيست.
- آياتى كه از شفاعت ديگران با اذن خداوند ياد مى كنند، مانند: «من ذا الذّى يشفع عنده الاّ باذنه» [328] ، چه كسى در نزد او (خداوند) شفاعت مى كند مگر به اذنش؟
- آياتى كه شرايط شفاعت شوندگان را بيان مى كنند، مانند:
الف: شفاعت براى كسى است كه مورد رضايت خدا باشد. «ولا يشفعون الا لمن ارتضى» [329]
ب: براى ظالمان، دوستدار و شفيعى نيست. «ما للظّالمين من حميم ولا شفيع» [330]
ج: فرشتگان براى كسانى كه ايمان آورده اند، دعا واستغفار مى كنند. «ويستغفرون للّذين آمنوا» [331]
با توجّه به آيات فوق، معلوم مى شود كه شفاعت بى قيد و شرط نيست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، بايد واجد شرايطى باشد و اگر كسى شرايط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پيامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمى گيرد. چنانكه همسر نوح و لوط عليهما السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. «فخانتا هما فلم يغنيا عنهما من اللّه شيئاً و قيل ادخلا الّنار مع الدّاخلين» [332]
بنابراين شفاعتى سازنده است كه انسان را با اولياى خدا پيوند دهد و مانع يأس او شود. ولى اگر ايمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همانگونه كه مسيحيان عقيده دارند كه عيسى فدا شد تا گناهان ما بخشيده شود، هرگز قابل قبول نيست.
سؤال: آيا شفاعتِ اولياى خدا، به معناى ايستادن در برابر اراده ى خدا نيست؟ كسى را كه خدا اراده كرده عذاب كند، پيامبر با شفاعت خود جلو آن اراده را نمى گيرد؟
پاسخ: هم كيفر بدكاران و هم اجازه شفاعت به اولياى خود، اراده و خواست اوست. بنابراين شفاعت اولياى خدا، چيزى در برابر اراده ى الهى نيست.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۱.۱k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.