p37
p37
#همخونه_شیطون_من
بعد چن مین از پله ها رفدم پایین صبحانمو خوردم اخه تهی گف کار داره و رفت بیرون
حصله نداشدم و تصمیم گرفتم برم بیرون، رفتم اماده شم ک هامین رو دیدم(داش تهی) تا منو دید چشماش از حلقه زد بیرون و بعد سرشو انداخت پایینو با خجالت گف
هامین: ع.. عاااا تو..
ا. ت:*درحالی ک شکلات تو دستمو گاز زدم* هووم منم
هامین: ا.... ا. ت لدفن ب ته چیزی نگو خاهش میکنممم
ا. ت: چرا اونوقت؟
هامین: پدر مادرم راضی نیستن ک منو سوجین باهم باشیم مخصوصا مادرم ک ته همیشه پشت اونو میگیره!
ا. ت: عااااااا.. م فکرامو میکنمم خودافص
ا. ت: ع... عااا تو اسممو از کجا میدونی؟!
هامین: خاعرم گف
ا. ت: ا.. اها باشه دیگه برو من کار دارم زود باش
هامین رف
دستمو کوبوندم رو پیشونیم و برگشتم
ب پله ها زل زدم نهلتی اسمشو یادم رف بپرسم
بز
ا. ت: اهاای تو واستا ببینممممم
هامین: چیه گفدی برو دیگه
ا. ت: اسمتو یادم رف بپرسم
هامین: اسمم هامینه.. خوب؟!
ا. ت: خوب ب جمالت بای بای
دویدم و از پله ها بالا رفتم ک با کله رفدم تو سینه یکی
سرمو بالا اوردم و با بهت بش نگا کردم
جیهوپ: ع.. سلام خبی؟!
ا. ت: ببخشید شما؟
جیهوپ: با خنده گف: دوست ته.. اسمم هوسوکه
ا. ت: عوه مای گات زیباست.. خوش بختم
جیهوپ: و شما؟
ا. ت: ا. ت.. ا. تم
جیهوپ: عا.. عاها من میرم دیگ مزاحم نمشم
ا. ت: اما من حصله سر رفتهههه
جیهوپ: خو تهی کجاس؟!
ا. ت: رفده بیرون
جیهوپ: شنیدم ب هامین گفدی کار داری خوب برو ب کارت برس
ا. ت: گگگگگگگگگ فعلا
جیهوپ با خنده از پله ها پایین رف
#همخونه_شیطون_من
بعد چن مین از پله ها رفدم پایین صبحانمو خوردم اخه تهی گف کار داره و رفت بیرون
حصله نداشدم و تصمیم گرفتم برم بیرون، رفتم اماده شم ک هامین رو دیدم(داش تهی) تا منو دید چشماش از حلقه زد بیرون و بعد سرشو انداخت پایینو با خجالت گف
هامین: ع.. عاااا تو..
ا. ت:*درحالی ک شکلات تو دستمو گاز زدم* هووم منم
هامین: ا.... ا. ت لدفن ب ته چیزی نگو خاهش میکنممم
ا. ت: چرا اونوقت؟
هامین: پدر مادرم راضی نیستن ک منو سوجین باهم باشیم مخصوصا مادرم ک ته همیشه پشت اونو میگیره!
ا. ت: عااااااا.. م فکرامو میکنمم خودافص
ا. ت: ع... عااا تو اسممو از کجا میدونی؟!
هامین: خاعرم گف
ا. ت: ا.. اها باشه دیگه برو من کار دارم زود باش
هامین رف
دستمو کوبوندم رو پیشونیم و برگشتم
ب پله ها زل زدم نهلتی اسمشو یادم رف بپرسم
بز
ا. ت: اهاای تو واستا ببینممممم
هامین: چیه گفدی برو دیگه
ا. ت: اسمتو یادم رف بپرسم
هامین: اسمم هامینه.. خوب؟!
ا. ت: خوب ب جمالت بای بای
دویدم و از پله ها بالا رفتم ک با کله رفدم تو سینه یکی
سرمو بالا اوردم و با بهت بش نگا کردم
جیهوپ: ع.. سلام خبی؟!
ا. ت: ببخشید شما؟
جیهوپ: با خنده گف: دوست ته.. اسمم هوسوکه
ا. ت: عوه مای گات زیباست.. خوش بختم
جیهوپ: و شما؟
ا. ت: ا. ت.. ا. تم
جیهوپ: عا.. عاها من میرم دیگ مزاحم نمشم
ا. ت: اما من حصله سر رفتهههه
جیهوپ: خو تهی کجاس؟!
ا. ت: رفده بیرون
جیهوپ: شنیدم ب هامین گفدی کار داری خوب برو ب کارت برس
ا. ت: گگگگگگگگگ فعلا
جیهوپ با خنده از پله ها پایین رف
۱۰.۸k
۰۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.