P.3
از دید هانا
از موقعی که الکس کمکم کرد برم آمریکا هیچ خبری ازش ندارم انگار نه انگار که دوست صمیمیم بود اه
فلش بک به موقعی که هانا میخواست بیاد آمریکا
(علامت هانا_ علامت الکس!)
_الکس واقعا به خاطر کارت بهت مدیونم و قول میدم یه روزی برات جبران کنم
!یاااا این چه حرفیه بلاخره خرج این کوچولو خوشگل و خودت رو چطوری میخوای بدی؟
_هی نمیدونم...اگر باباش یه ذره معرفت داشت الان پیشش بود واقعا خیلی بهتره که نباشه...ولی الکس...دلم براش تنگ شده...اگر هرزه بازی درنمیاورد الان یه خانواده معمولی بودیم هعی
!هی تو داری قصه اونو میخوری؟به قول خودت اون یه هرزس حالا هم برو الان پروازت دیر میشه دختر
_باشه ...الکس بابت همه اینا ممنونم ...و الکس رو بغل میکنه و میره تو هوا پیما
۲ماه بعد اون قضیه
از دید الکس
راستش من باعث جدایی هانا و جیمین شدم همه اون دخترا از طرف من به جیمین درخواست رابطه میدادن ...بلاخره منم یه زمانی خو خواستگار هانا بودم ولی هانا منو رد کردو گفت که میخواد به عنوان دوست باهم ادامه بدیم
هه هانا خانم میبینی که چقدر بدبختت میکنم
الکس میره به پلیس جیمین رو لو میده و جیمین هم میره زندان
روز ملاقاتی های زندانی ها
از دید جیمین
هه کی میخواد مثلا برای من نگران بشه که بیاد ملاقات...یه دفعه دیدم بلههههههه گل بود به سبزه نیز آراسته شد الکس خوان اومده اینجا...
الکس_سلام داوش حالت خوبه؟
جیمین_خفه شو فقط بگو با زندگیم چیکار کردی
الکس _یااا اینطوری که نمیشه همه نقشه هام بهم میریزه ...هومم اگر میتونی برو هانا رو پیدا کن
۱ماه بعد جیمین از زندان آزاد میشه و فقط شروع که گشتن هانا میکنه
پایان فلش بک
از دید هانا
رفتم یکم پای تلویزیون و اخبار نگاه کردم
مجری_اقای جیمین پارک بزرگ ترین مافیای کره به دختری به نام هانا کیم میگرده و جایگاه اون رو پیدا کرده هشدار! تمامی مردم آمریکا در خانه های خود بمانند
همون موقع رنک خونه خورد و درو باز کردم که...
از موقعی که الکس کمکم کرد برم آمریکا هیچ خبری ازش ندارم انگار نه انگار که دوست صمیمیم بود اه
فلش بک به موقعی که هانا میخواست بیاد آمریکا
(علامت هانا_ علامت الکس!)
_الکس واقعا به خاطر کارت بهت مدیونم و قول میدم یه روزی برات جبران کنم
!یاااا این چه حرفیه بلاخره خرج این کوچولو خوشگل و خودت رو چطوری میخوای بدی؟
_هی نمیدونم...اگر باباش یه ذره معرفت داشت الان پیشش بود واقعا خیلی بهتره که نباشه...ولی الکس...دلم براش تنگ شده...اگر هرزه بازی درنمیاورد الان یه خانواده معمولی بودیم هعی
!هی تو داری قصه اونو میخوری؟به قول خودت اون یه هرزس حالا هم برو الان پروازت دیر میشه دختر
_باشه ...الکس بابت همه اینا ممنونم ...و الکس رو بغل میکنه و میره تو هوا پیما
۲ماه بعد اون قضیه
از دید الکس
راستش من باعث جدایی هانا و جیمین شدم همه اون دخترا از طرف من به جیمین درخواست رابطه میدادن ...بلاخره منم یه زمانی خو خواستگار هانا بودم ولی هانا منو رد کردو گفت که میخواد به عنوان دوست باهم ادامه بدیم
هه هانا خانم میبینی که چقدر بدبختت میکنم
الکس میره به پلیس جیمین رو لو میده و جیمین هم میره زندان
روز ملاقاتی های زندانی ها
از دید جیمین
هه کی میخواد مثلا برای من نگران بشه که بیاد ملاقات...یه دفعه دیدم بلههههههه گل بود به سبزه نیز آراسته شد الکس خوان اومده اینجا...
الکس_سلام داوش حالت خوبه؟
جیمین_خفه شو فقط بگو با زندگیم چیکار کردی
الکس _یااا اینطوری که نمیشه همه نقشه هام بهم میریزه ...هومم اگر میتونی برو هانا رو پیدا کن
۱ماه بعد جیمین از زندان آزاد میشه و فقط شروع که گشتن هانا میکنه
پایان فلش بک
از دید هانا
رفتم یکم پای تلویزیون و اخبار نگاه کردم
مجری_اقای جیمین پارک بزرگ ترین مافیای کره به دختری به نام هانا کیم میگرده و جایگاه اون رو پیدا کرده هشدار! تمامی مردم آمریکا در خانه های خود بمانند
همون موقع رنک خونه خورد و درو باز کردم که...
۷.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.