فیک توکیو ریونجرز پارت 5
خب بریم برای پارت جدید .
خلاصه تا صبح فیلم دیدید و توی سر و کله هم زدید تا اینکه خونه آتیش گرفت .
*فارسی حرف میزنن *
نرو : بچه ها مارمولو ها رو بیارید .
یورو : تموم شده
نرو : عه؟ چه کنیم؟
یوری : اشکال نداره پفیلا بزار .
نرو : حله دمت گرم
یوری : چاکر داش 😉
خلاصه پفیلا ها رو پختید تا اینکه میز غذا خوری کامل سوخت و داشت به بقیه‌ی خونه می‌رسید که تشت آبو برداشتید و آتیش خاموش کردید .
نرو : حله ... بریم بقیه ی فیلم . یو(یورو) پقیلا رو بیار .
یورو : آوردم .
نرو : یی (یوری) تو کدوم گروی ای ؟
یوری : اومدم ببند گاله را .
* ساعت ۲ ظهر فردا .*
نرو : داشای گلم بخوابیم دیگه .
یورو و یوری :* خرو پف *
نرو : منو قال گذاشتید خودتون کپیدید .
نرو سرشو گذاشت رو پای یوری و از یورو هم به عنوان پتو استفاده کرد .
*ساعت ۹ شب *
یورو : آخ... کمرم. *آروم* توله سگا بیدار شید *داد*
نرو : چته ؟
یوری : بچه ها ما امروز مدرسه نداشتیم ؟
یورو : آره... یادم رفت .* کاملا ریلکس *
نرو : به درک .بریم ادامه .
یورو : بریم .
یوری : برو که رفتيم.
بعد از 3s *خروپف *
گرفتن کشیدن تا شب ساعت ۱ اینا . از خواب بیدار شد که یهو یورو با زانو رفت تو دل نرو و نرو هم با پشت دست زد تو دهن یورو و یورو هم دست نرو رو گاز گرفت و نرو هم با زانو زد تو کمر یوری ( امیدوارم فهمیده باشید 🤣)
نرو : خبر مرگتون آروم بیدار شید چته تو ؟
یورو : حقته .
نرو : مگه چیکار کردم ؟
یورو : تقصیر توعه .
نرو : چی تقصیر منه؟
یوری و یورو : بچه های ما هنوز سربازی ان 😭( اشاره به گروه BTS)
نرو : چرا تقصیر منه؟ چه گیری کردیم .🫤
نرو وایساد یوری و یورو رو دلداری دادن تا ساعت ۲ شد .❤️🩹
نرو : بچه ها گمشید بریم بیرون .
یورو : چیکار ؟
یوری : لابد میخواد بره موتور سواری .من هستم .
نرو : دقیقا.
یورو : باشه منم پایم .
خلاصه زدن بیرون . داشتن تو خیابونا میرفتن که صدای آشنا شنیدن . نرو زد بقل و گفت : بچه ها این صدا .
یورو : آشناس .
یوری : من چمدونم.
یورو : منم نمیدونم اما آشناس .
نرو : صدای مایکیه 💫. حالا فهمیدم تمام این مدت توی توکیو ریونجرز بودیم .
یورو : عرررررررر.
یوری: جانم ؟
نرو : همون مایکی که گفتی خوشگله .
یوری : چه جالب.
ویو راوی : رفتن سمت صدا و به معبد موساشی رسیدن و به جلسه ی تومان رسیدن( همون جلسه که توش درباره ی مبارزه با مبیوس بود برید انیمه رو ببینید دیگه ) . یواشکی درحال گوش دادن بودن . جلسه تموم شد و همه رفتن و شما تو فکر بودید که یهو .
؟؟؟: شما ها کی هستيد؟ اینجا چیکار میکنید ؟
پایان این پارت .❤️
مایل به پارت بعد؟
خلاصه تا صبح فیلم دیدید و توی سر و کله هم زدید تا اینکه خونه آتیش گرفت .
*فارسی حرف میزنن *
نرو : بچه ها مارمولو ها رو بیارید .
یورو : تموم شده
نرو : عه؟ چه کنیم؟
یوری : اشکال نداره پفیلا بزار .
نرو : حله دمت گرم
یوری : چاکر داش 😉
خلاصه پفیلا ها رو پختید تا اینکه میز غذا خوری کامل سوخت و داشت به بقیه‌ی خونه می‌رسید که تشت آبو برداشتید و آتیش خاموش کردید .
نرو : حله ... بریم بقیه ی فیلم . یو(یورو) پقیلا رو بیار .
یورو : آوردم .
نرو : یی (یوری) تو کدوم گروی ای ؟
یوری : اومدم ببند گاله را .
* ساعت ۲ ظهر فردا .*
نرو : داشای گلم بخوابیم دیگه .
یورو و یوری :* خرو پف *
نرو : منو قال گذاشتید خودتون کپیدید .
نرو سرشو گذاشت رو پای یوری و از یورو هم به عنوان پتو استفاده کرد .
*ساعت ۹ شب *
یورو : آخ... کمرم. *آروم* توله سگا بیدار شید *داد*
نرو : چته ؟
یوری : بچه ها ما امروز مدرسه نداشتیم ؟
یورو : آره... یادم رفت .* کاملا ریلکس *
نرو : به درک .بریم ادامه .
یورو : بریم .
یوری : برو که رفتيم.
بعد از 3s *خروپف *
گرفتن کشیدن تا شب ساعت ۱ اینا . از خواب بیدار شد که یهو یورو با زانو رفت تو دل نرو و نرو هم با پشت دست زد تو دهن یورو و یورو هم دست نرو رو گاز گرفت و نرو هم با زانو زد تو کمر یوری ( امیدوارم فهمیده باشید 🤣)
نرو : خبر مرگتون آروم بیدار شید چته تو ؟
یورو : حقته .
نرو : مگه چیکار کردم ؟
یورو : تقصیر توعه .
نرو : چی تقصیر منه؟
یوری و یورو : بچه های ما هنوز سربازی ان 😭( اشاره به گروه BTS)
نرو : چرا تقصیر منه؟ چه گیری کردیم .🫤
نرو وایساد یوری و یورو رو دلداری دادن تا ساعت ۲ شد .❤️🩹
نرو : بچه ها گمشید بریم بیرون .
یورو : چیکار ؟
یوری : لابد میخواد بره موتور سواری .من هستم .
نرو : دقیقا.
یورو : باشه منم پایم .
خلاصه زدن بیرون . داشتن تو خیابونا میرفتن که صدای آشنا شنیدن . نرو زد بقل و گفت : بچه ها این صدا .
یورو : آشناس .
یوری : من چمدونم.
یورو : منم نمیدونم اما آشناس .
نرو : صدای مایکیه 💫. حالا فهمیدم تمام این مدت توی توکیو ریونجرز بودیم .
یورو : عرررررررر.
یوری: جانم ؟
نرو : همون مایکی که گفتی خوشگله .
یوری : چه جالب.
ویو راوی : رفتن سمت صدا و به معبد موساشی رسیدن و به جلسه ی تومان رسیدن( همون جلسه که توش درباره ی مبارزه با مبیوس بود برید انیمه رو ببینید دیگه ) . یواشکی درحال گوش دادن بودن . جلسه تموم شد و همه رفتن و شما تو فکر بودید که یهو .
؟؟؟: شما ها کی هستيد؟ اینجا چیکار میکنید ؟
پایان این پارت .❤️
مایل به پارت بعد؟
۳.۳k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.