در این پیامک یکی از سربازان عراقی که برای مقابله با تکفیر
در این پیامک یکی از سربازان عراقی که برای مقابله با تکفیری ها و تروریست ها در شهر رمادی عراق حضور داشته در محاصرۀ نیروهای تکفیری قرار می گیرد و در لحظات آخر برای مادرش پیامک می فرستد.
این سرباز در پیامک به مادر خود می گوید: «مادر ما الان در رمادی محاصره شدیم و فشنگهامون هم تموم شده اگه بعد از یک ساعت تماس نگرفتم من رو حلال کن و مواظب سجاد و زینب باش»
مادرش هم در جواب می نویسد: «خدا به همراهت مادر. اونارو رو چشام میذارم (سجاد و زینب) تو نگران نباش شهادت گوارای وجودت.»
این سرباز در پیامک به مادر خود می گوید: «مادر ما الان در رمادی محاصره شدیم و فشنگهامون هم تموم شده اگه بعد از یک ساعت تماس نگرفتم من رو حلال کن و مواظب سجاد و زینب باش»
مادرش هم در جواب می نویسد: «خدا به همراهت مادر. اونارو رو چشام میذارم (سجاد و زینب) تو نگران نباش شهادت گوارای وجودت.»
۷۸۰
۰۶ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.