★چند پارتی★
★چند پارتی★
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی
pirt: 2
از ترس غش کردم،جونگکوک منو برد داخل خونه بهوش که اومدم دیدم جونگکوک بالای سرم ایستاده جیغغغغغ زدم گفتم 👇🏻
چآیون: عوضی تو چرا اینجایی (داد)
جونگکوک: باباجان تو غش کردی منم اوردمت
چآیون: از اوتاقم گمشو بیرون (داد)
جونگکوک: باشه
جونگکوک که از اوتاقم رفت بیرون منم تعجب کردم جونگکوک یه گرگه
5 دقیقه بعد
از اوتاقم اومدم بیرون دیدم جونگکوک داره گوشت میخوره و تبدیل به گرگ شده بهش گفتم 👇🏻
چآیون: ت...تو....تو داری چه کار میکنی(ترس)
جونگکوک: دارم شام میخورم
چآیون: اخه این چه وعضه شام خوردنه
جونگکوک: ببخشید
چآیون: اشکال نداره الان خودم غذا درست میکنم
جونگکوک: باشـــــ
10 دقیقه بعد
غذا اماده شد جونگکوک رو صدا کردم بیاد سره غذا 👇🏻
چآیون: جونگکوک غذا امادست (داد)
جونگکوک: الان میام
جونگکوک که اومد غذاشو خورد رفت توی اوتاقم خوابید بهش گفتم 👇🏻
چآیون: برو تو حال بخواب
جونگکوک: نه میخوام پیشت بخوابم
چآیون: توروخدا برو توی حال بخواب
جونگکوک: باشه
جونگکوک رفت توی حال خوابید منم خوابم برد که جونگکوک با خودش گفت👇🏻
جونگکوک: تا چآیون خوابه من برم پیشش بخوابم
جونگکوک اومد توی بغلم بخوابید منم یه صدایی توی حال شنیدم به جونگکوک گفتم👇🏻
چآیون: هویی پاشو
جونگکوک: خااااااااا پیش (خروپف)
چآیون: هوییییییی بیدار شو (داد)
جونگکوک: هه چی شده جنگ شده
چآیون: نه بابا یکی داره در میزنه،من برم ببینم کیه؟
رفتم توی حال درو باز کردم دیدم...
★پارت بعدی رو فردا میزارم و لایک کنید دوستان گلم ★
#بی_تی_اس #جونگکوک #فیک_از_جونگکوک #فیک #داستان
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی
pirt: 2
از ترس غش کردم،جونگکوک منو برد داخل خونه بهوش که اومدم دیدم جونگکوک بالای سرم ایستاده جیغغغغغ زدم گفتم 👇🏻
چآیون: عوضی تو چرا اینجایی (داد)
جونگکوک: باباجان تو غش کردی منم اوردمت
چآیون: از اوتاقم گمشو بیرون (داد)
جونگکوک: باشه
جونگکوک که از اوتاقم رفت بیرون منم تعجب کردم جونگکوک یه گرگه
5 دقیقه بعد
از اوتاقم اومدم بیرون دیدم جونگکوک داره گوشت میخوره و تبدیل به گرگ شده بهش گفتم 👇🏻
چآیون: ت...تو....تو داری چه کار میکنی(ترس)
جونگکوک: دارم شام میخورم
چآیون: اخه این چه وعضه شام خوردنه
جونگکوک: ببخشید
چآیون: اشکال نداره الان خودم غذا درست میکنم
جونگکوک: باشـــــ
10 دقیقه بعد
غذا اماده شد جونگکوک رو صدا کردم بیاد سره غذا 👇🏻
چآیون: جونگکوک غذا امادست (داد)
جونگکوک: الان میام
جونگکوک که اومد غذاشو خورد رفت توی اوتاقم خوابید بهش گفتم 👇🏻
چآیون: برو تو حال بخواب
جونگکوک: نه میخوام پیشت بخوابم
چآیون: توروخدا برو توی حال بخواب
جونگکوک: باشه
جونگکوک رفت توی حال خوابید منم خوابم برد که جونگکوک با خودش گفت👇🏻
جونگکوک: تا چآیون خوابه من برم پیشش بخوابم
جونگکوک اومد توی بغلم بخوابید منم یه صدایی توی حال شنیدم به جونگکوک گفتم👇🏻
چآیون: هویی پاشو
جونگکوک: خااااااااا پیش (خروپف)
چآیون: هوییییییی بیدار شو (داد)
جونگکوک: هه چی شده جنگ شده
چآیون: نه بابا یکی داره در میزنه،من برم ببینم کیه؟
رفتم توی حال درو باز کردم دیدم...
★پارت بعدی رو فردا میزارم و لایک کنید دوستان گلم ★
#بی_تی_اس #جونگکوک #فیک_از_جونگکوک #فیک #داستان
۱۰.۷k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.