786
786
مظلومه یا زهرا ...
( سلام الله علیها )
شتابان تر از دردهای زمانه ...
مرا می کشد یاد دفن شبانه ...
مرا میکشد تا که دست خیالم
تو را می کشد پشت در ماهرانه
تو را می کشد با سرانگشت میخ و
اشارات زلف کج تازیانه ...
دری ' پشت در قامتی مثل طوبا
و آتش که می زد بر آن در زبانه
شده در طواف قدت شعله و دود
ولی مثل آن رذل ها وحشیانه ...
به سوی علی دست ها شد بلند و
به روی تو کردند ناگه کمانه ...
به قدری لگد آمد از هر کناری ...
که یک قطعه کم شد ز بانوی خانه
و بعدش تو و دردهایی که مانده
به بازو و پهلو و چشمان و شانه
غلاف است سهم دو دست دعایت
که پاداش دادند اهل زمانه ...
ولی با همان دست مجروح و بی جان
زدی شانه بر گیسویی مادرانه ...
کجا رفت محسن ؟ چه کردند با تو ...
چرا یاس تشییع شد مخفیانه ؟
دلم را فرستاده ام تا بیابد ...
نشانی از آن تربت بی نشانه ...
#س_ر_هاشمی...
https://telegram.me/seyedrezahasheminab7
مظلومه یا زهرا ...
( سلام الله علیها )
شتابان تر از دردهای زمانه ...
مرا می کشد یاد دفن شبانه ...
مرا میکشد تا که دست خیالم
تو را می کشد پشت در ماهرانه
تو را می کشد با سرانگشت میخ و
اشارات زلف کج تازیانه ...
دری ' پشت در قامتی مثل طوبا
و آتش که می زد بر آن در زبانه
شده در طواف قدت شعله و دود
ولی مثل آن رذل ها وحشیانه ...
به سوی علی دست ها شد بلند و
به روی تو کردند ناگه کمانه ...
به قدری لگد آمد از هر کناری ...
که یک قطعه کم شد ز بانوی خانه
و بعدش تو و دردهایی که مانده
به بازو و پهلو و چشمان و شانه
غلاف است سهم دو دست دعایت
که پاداش دادند اهل زمانه ...
ولی با همان دست مجروح و بی جان
زدی شانه بر گیسویی مادرانه ...
کجا رفت محسن ؟ چه کردند با تو ...
چرا یاس تشییع شد مخفیانه ؟
دلم را فرستاده ام تا بیابد ...
نشانی از آن تربت بی نشانه ...
#س_ر_هاشمی...
https://telegram.me/seyedrezahasheminab7
۱.۵k
۰۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.