از بومگیو بنویس با هرموضوعی که خودت دوست داری ( چشم )
وقتی استادت بود p1
مثل همیشه درحال مطالعه ی درس ها بودی
بعد چند دقیقه کتاب رو کنار گذاشتی
×وایی خسته شدم...چرا استاد نمی...
با اومدن استادتون حرفتو قورت دادی با دیدنش لبخندی زدی
تو به استادت علاقه ی خاصی داشتی ، علاقه ای که هیچوقت توی عمرت تجربش نکرده بودی
_سلام بچه ها
همه : سلام استاد
تو همینطوری محو استاد بومیگو شده بودی...واقعا اینقدر علاقه رو کسی نمیتونست درک بکنه
این همه عشق رو فقط با دیدن استادتون تجربه کرده بودی و این رو به هیچ کسی نگفته بودی .
اولین باری که استادتون رو دیدی یک دل نه صد دل عاشقش شدی !
استادتون به همتون لبخندی زد
اصلا حواست به بقیه نبود.. هی با خودت تکرار میکردی :
×اخه کی میتونه اینقدر جذاب باشه..؟ کی میتونه اینقدر لبخند قشنگی داشته باشه..؟
کی میتونه اینقدر همه رو بخودش جذب کنه..؟
خوب...تو راست میگفتی
هیچ استادی اینقدر خوشتیپ نمیتونست باشه...لبخندشم اینقدر جذابه که میتونه تورو به کشتن بده..!
مثل همیشه درحال مطالعه ی درس ها بودی
بعد چند دقیقه کتاب رو کنار گذاشتی
×وایی خسته شدم...چرا استاد نمی...
با اومدن استادتون حرفتو قورت دادی با دیدنش لبخندی زدی
تو به استادت علاقه ی خاصی داشتی ، علاقه ای که هیچوقت توی عمرت تجربش نکرده بودی
_سلام بچه ها
همه : سلام استاد
تو همینطوری محو استاد بومیگو شده بودی...واقعا اینقدر علاقه رو کسی نمیتونست درک بکنه
این همه عشق رو فقط با دیدن استادتون تجربه کرده بودی و این رو به هیچ کسی نگفته بودی .
اولین باری که استادتون رو دیدی یک دل نه صد دل عاشقش شدی !
استادتون به همتون لبخندی زد
اصلا حواست به بقیه نبود.. هی با خودت تکرار میکردی :
×اخه کی میتونه اینقدر جذاب باشه..؟ کی میتونه اینقدر لبخند قشنگی داشته باشه..؟
کی میتونه اینقدر همه رو بخودش جذب کنه..؟
خوب...تو راست میگفتی
هیچ استادی اینقدر خوشتیپ نمیتونست باشه...لبخندشم اینقدر جذابه که میتونه تورو به کشتن بده..!
۸.۲k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.