تنفر و عشق (P⁴)
( نکته : اسلاید ۲ عکس اتاق رونیکا هست امیدوارم خوشتون بیاد )
رفتیم بالا تو اتاق من و نشست رو تخت
تهیونگ : ببین رونیکا همین الان بهت بگم از همین الان هر جا بخوام میرم و هرکاریم بخوام میکنم
رونیکا : باشه اصلا ما فقط تو یه خونه زندگی میکنیم کاری به هم دیگه نداریم و من هر وقت که خواستم میرم بیرون و تو بهم نمیگی که چیکار کنم و چیکار نکنم حتی به اسمت به عنوان شوهرم هم نمیخوام کنار اسمم باشه ولی خب مجبورم و کاری از دستم بر نمیاد
تهیونگ : دقیقا منم همین حسو نسبت به تو دارم
(تهیونگ تو دلش: یعنی تا این حد از من بدت میاد مگه من چیکارت کردم خوشگل که هستم، پولدار که هستم همه آرزوم رو دارن ولی به خاطر اینکه کم نیارم گفتم منم همین طور )
رونیکا : قول 🤝🏻
تهیونگ : قول 🤝🏻
باهم دیگه دست دادیم و همین طور امضا کردیم و هر کدوممون از این قرار داد داشتیم که یه دفعه اومد جلو و ......
رفتیم بالا تو اتاق من و نشست رو تخت
تهیونگ : ببین رونیکا همین الان بهت بگم از همین الان هر جا بخوام میرم و هرکاریم بخوام میکنم
رونیکا : باشه اصلا ما فقط تو یه خونه زندگی میکنیم کاری به هم دیگه نداریم و من هر وقت که خواستم میرم بیرون و تو بهم نمیگی که چیکار کنم و چیکار نکنم حتی به اسمت به عنوان شوهرم هم نمیخوام کنار اسمم باشه ولی خب مجبورم و کاری از دستم بر نمیاد
تهیونگ : دقیقا منم همین حسو نسبت به تو دارم
(تهیونگ تو دلش: یعنی تا این حد از من بدت میاد مگه من چیکارت کردم خوشگل که هستم، پولدار که هستم همه آرزوم رو دارن ولی به خاطر اینکه کم نیارم گفتم منم همین طور )
رونیکا : قول 🤝🏻
تهیونگ : قول 🤝🏻
باهم دیگه دست دادیم و همین طور امضا کردیم و هر کدوممون از این قرار داد داشتیم که یه دفعه اومد جلو و ......
۴.۵k
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.