۲۱ مارس
شاید اون خاطره بد بود ولی در مقابل ازدست دادنش هیچ بود
( گذشته)
۹ نوامبر
امشب با چویا رفتیم بیرون رفتم اون طرف خیابون که حواسم نبود یه ماشین سمتم اومد یهو یکی هولم داد و به ماشین نخوردم شوکه شدم اون چویا بود چویا به ماشین خورد انگار که حس کرده بود ماشین داره میاد سمتم بردمش بیمارستان اما گفتن رفته تو کما
تمام دنیا رو سرم خراب شد
( زمان حال)
۲۱ مارس
دو ماه بعد اون اتفاق چویا رو ازدست دادم
امروز با یه دسته گل رفتم سمت مزارش دسته گل رو سنگ قبر گذاشتم
_ سلام فرشته ی من دلم برات تنگ شده بود امروز اومدم برات یه آهنگ بخونم :
رفت و تنها شدم تو شب و با خودم🙃
دلهره دارم و از خودم بی خودم😥
اون که دیر اومد و زود به قلبم نشست❤️
رفت و با رفتنش قلب من رو شکست💔
انگاری قسمت فاصله از همو🥺
هر جا میری برو ول نکن دستمو🤝
نزار باور کنم رفتنت حقمه 😶
نزار دور شم از خدا از خودم از همه🌠
دستمو ول نکن که زمین می خورم🤝
تو بری از همه آدما میبرم🏙️
تو خودت خوب میدونی که آرامشی🙂
باید با من بمونی به هر خواهشی❤️🩹
انگاری قسمت فاصله از همو🥲
هر جا میری برو ول نکن دستمو🤝
نزار باور کنم رفتنت حقمه😶
نزار دور شم از خدا از خودم از همه🌠
تو که دل بردی و رفتی 🥺
من که افسرده و خستم 😞
من که واسه کنارت موندن ❤️
رو همه چشمای خیسم و بستم🥀
بلند شدم و گفتم ماه هویجی من خوابید وقتشه منم بخوابم یه خواب عمیق
و رفتم و تمام شد....
بیدار شدم و دیدم یه جای خیلی قشنگم و بعد چویا رو دیدم و گفتم چویا تو اینجایی
آره دیگه تو چرا اینقدر طولش دادی
محکم بغلش کردم و گفتم خیلی خوشحالم که پیشمی زندگیم
منم خوشحالم
:)
و در ۲۱ مارس در روز اول بهار زندگی دازای اوسامو تموم شد اما کسی نفهمید که اون وقتی مرد خوشحالترین آدم روی زمین بود چون پیش فرشته ی قشنگش رفت
پایان(:
❤️❤️
( گذشته)
۹ نوامبر
امشب با چویا رفتیم بیرون رفتم اون طرف خیابون که حواسم نبود یه ماشین سمتم اومد یهو یکی هولم داد و به ماشین نخوردم شوکه شدم اون چویا بود چویا به ماشین خورد انگار که حس کرده بود ماشین داره میاد سمتم بردمش بیمارستان اما گفتن رفته تو کما
تمام دنیا رو سرم خراب شد
( زمان حال)
۲۱ مارس
دو ماه بعد اون اتفاق چویا رو ازدست دادم
امروز با یه دسته گل رفتم سمت مزارش دسته گل رو سنگ قبر گذاشتم
_ سلام فرشته ی من دلم برات تنگ شده بود امروز اومدم برات یه آهنگ بخونم :
رفت و تنها شدم تو شب و با خودم🙃
دلهره دارم و از خودم بی خودم😥
اون که دیر اومد و زود به قلبم نشست❤️
رفت و با رفتنش قلب من رو شکست💔
انگاری قسمت فاصله از همو🥺
هر جا میری برو ول نکن دستمو🤝
نزار باور کنم رفتنت حقمه 😶
نزار دور شم از خدا از خودم از همه🌠
دستمو ول نکن که زمین می خورم🤝
تو بری از همه آدما میبرم🏙️
تو خودت خوب میدونی که آرامشی🙂
باید با من بمونی به هر خواهشی❤️🩹
انگاری قسمت فاصله از همو🥲
هر جا میری برو ول نکن دستمو🤝
نزار باور کنم رفتنت حقمه😶
نزار دور شم از خدا از خودم از همه🌠
تو که دل بردی و رفتی 🥺
من که افسرده و خستم 😞
من که واسه کنارت موندن ❤️
رو همه چشمای خیسم و بستم🥀
بلند شدم و گفتم ماه هویجی من خوابید وقتشه منم بخوابم یه خواب عمیق
و رفتم و تمام شد....
بیدار شدم و دیدم یه جای خیلی قشنگم و بعد چویا رو دیدم و گفتم چویا تو اینجایی
آره دیگه تو چرا اینقدر طولش دادی
محکم بغلش کردم و گفتم خیلی خوشحالم که پیشمی زندگیم
منم خوشحالم
:)
و در ۲۱ مارس در روز اول بهار زندگی دازای اوسامو تموم شد اما کسی نفهمید که اون وقتی مرد خوشحالترین آدم روی زمین بود چون پیش فرشته ی قشنگش رفت
پایان(:
❤️❤️
۴.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.