عاشق خسته ( پارت 19)

یونا : ج.. جونگ کوک
کوک : ج.. جیمین خواهش میکنم ب... بذار بره
جیمین : ببین با خودت چیکار میکنی جونگ کوک، اگه نجاتش نمیدادی اینجوری نمیشدی، خودت که میدونی من توی آدم کشتن بین هیچکس فرق نمی‌ذارم، چه اون فرد دوستم باشه چه دشمنم
یونا : جیمین هرکاری بخوای میکنم ولی بذار سوهیون درمانش کنه ازت خواهش میکنم
جیمین : اون باید بمیره
یونا : نه جیمین خواهش میکنم
جونگ کوک افتاد زمین، یونا اونو توی بغل خودش گذاشت و گریه میکرد
کوک : ی... یونا گ... گریه نکن
یونا : جونگ کوک توروخدا نخواب لطفا
کوک : من فقط میخواستم یه کار برای کسی که دوسش دارم انجام بدم
یونا : چ.. چی
کوک : ی... یادته بچه بودیم ب... باهم بازی میکردیم
یونا : جونگ کوک ت.. تو همون پسری بودی که با من بازی می‌کرد؟ بابام تورو دوماه آورد خونمون تا پدرومادرت و پیدا کنی؟ جونگ کوک خودتی؟!
کوک : بیا مثل قبل باهم ب... بازی کنیم ی... یونا
جیمین : جونگ کوک برای خداحافظی آماده باش
یونا : اگه میخوای اونو بکشی اول باید منو بکشی
جیمین : بره من فرقی نداره
نامجون : جیمین داری چیکار میکنی
........