بوک سیاه و سفید پارت : ۷
زمان به زود میگذرد.
بعد از ماجرای حامل پلاسمای ، گتو سوگورو با کشتن ۱۱۲ نفر و نابود کردن یک روستا حکم ، محکوم به اعدام شد ولی تا الان یعنی بعد از ۱۱ سال هیچ نشانی از گتو دریافت نشده .
اما در ماجرا اوکوتسو یوتا ، یک نفر دو بار پرده رو کشیده بود و گوجو نشانه ای از نفرین باقی مانده گتو رو پیدا کرده بود .
گوجو با ایجیچی به جوجوتسو اومد و باند سفید رنگ روی چشمش رو صاف کرد و مرتبش کرد و ، وارد یکی از کلاس ها شد و روی صندلی نشست و گفت:
هی پیری.. واقعا یعنی قراره بعد از ۱۱ سال دوباره باهاش بجنگیم؟
مدیر یاگا با اخم گفت:
خدا لعنتش کنه فقط دردسر متحرکه !
انرژی نفرین شده گتو همه جا پخش شد
یوتا ، ماکی و اینوماکی و پاندا و تمامی افراد جوجوتسو داخل محوطه اصلی بودند .
و گتو که با یک پرنده غول پیکر نفرین شده ، همراه با افرادش داخل محوطه بود .
گتو سریع کنار یوتا ظاهر شد و گفت :
سلام اوکوتسو کون ، من گتو سوگورو هستم شنیدم که قدرت عظیمی داری .
من معتقدم قدرا های عظیم باید برای اهداف بزرگ استفاده بشه .
یوتا با تعجب گفت:
چه هدفی؟
گتو پوزخندی زد و زیر چشمی گفت:
نابود کردن انسان های ضعیف و ساختن دنیایی از جوجوتسو ها
گوجو با حاتی سرد گفت:
تن لشتو از ردی دانش اموز های من بردار سوگورو
گتو نیم نگاهی به گوجو انداخت و با لبخند گفت:
یوووو خیلی وقته ندیدمت ساتورو
حالا میفهمم چرا سال اولی های امسال انقدر خاص بودن ، چون تو اینجا بودی!
گوجو گفت:
دقیقا برای چه کوفتی اینجا اومدی؟!
گتو گفت:
برای اعلام جنگ ، ۲۴ همین ماه در شهر مقدس شما ، توکیو رژه صد هزار نفرین رو آغاز میکنم .. دوستان بیاید آزادانه همدیگر نفرین کنیم .
گتو رفت و حالا همگی باید تا فردا برای این جنگ آماده میشدند.
فردا _ جوجوتسو _ گتو سوگورو
گتو روی پشت بام ایستاد و گفت:
از تاریکی برخیز ، سیاه تر از تاریکی
آن چیز که نا خالص است را خالص ساز.
پرده کشیده شد و ماکی و یوتا آماده دفاع بودند .
گتو میخواست بدون هیچ درنگی ماکی رو بکشه اما ناگهان چیزی باعث شد تمرکز خودش رو از دست بده و لگدی از ماکی بخوره.
اهمیتی نداد و به اطراف نگاه کرد و زیر لب گفت:
یورو ...
___________________
پارت بعد .. شاهکار میشه
_ دوستان چهره و لباس فرم یورو دقیقا عکس پارت هست و یورو از ۱۱ سال قبل بسیار قوی تر شده مثل همه افراد جوجوتسو.
{•°•°•°•°•}
•° Love can be black or white, the important thing is that even the devil can't stand in front of those blue eyes .•°
بعد از ماجرای حامل پلاسمای ، گتو سوگورو با کشتن ۱۱۲ نفر و نابود کردن یک روستا حکم ، محکوم به اعدام شد ولی تا الان یعنی بعد از ۱۱ سال هیچ نشانی از گتو دریافت نشده .
اما در ماجرا اوکوتسو یوتا ، یک نفر دو بار پرده رو کشیده بود و گوجو نشانه ای از نفرین باقی مانده گتو رو پیدا کرده بود .
گوجو با ایجیچی به جوجوتسو اومد و باند سفید رنگ روی چشمش رو صاف کرد و مرتبش کرد و ، وارد یکی از کلاس ها شد و روی صندلی نشست و گفت:
هی پیری.. واقعا یعنی قراره بعد از ۱۱ سال دوباره باهاش بجنگیم؟
مدیر یاگا با اخم گفت:
خدا لعنتش کنه فقط دردسر متحرکه !
انرژی نفرین شده گتو همه جا پخش شد
یوتا ، ماکی و اینوماکی و پاندا و تمامی افراد جوجوتسو داخل محوطه اصلی بودند .
و گتو که با یک پرنده غول پیکر نفرین شده ، همراه با افرادش داخل محوطه بود .
گتو سریع کنار یوتا ظاهر شد و گفت :
سلام اوکوتسو کون ، من گتو سوگورو هستم شنیدم که قدرت عظیمی داری .
من معتقدم قدرا های عظیم باید برای اهداف بزرگ استفاده بشه .
یوتا با تعجب گفت:
چه هدفی؟
گتو پوزخندی زد و زیر چشمی گفت:
نابود کردن انسان های ضعیف و ساختن دنیایی از جوجوتسو ها
گوجو با حاتی سرد گفت:
تن لشتو از ردی دانش اموز های من بردار سوگورو
گتو نیم نگاهی به گوجو انداخت و با لبخند گفت:
یوووو خیلی وقته ندیدمت ساتورو
حالا میفهمم چرا سال اولی های امسال انقدر خاص بودن ، چون تو اینجا بودی!
گوجو گفت:
دقیقا برای چه کوفتی اینجا اومدی؟!
گتو گفت:
برای اعلام جنگ ، ۲۴ همین ماه در شهر مقدس شما ، توکیو رژه صد هزار نفرین رو آغاز میکنم .. دوستان بیاید آزادانه همدیگر نفرین کنیم .
گتو رفت و حالا همگی باید تا فردا برای این جنگ آماده میشدند.
فردا _ جوجوتسو _ گتو سوگورو
گتو روی پشت بام ایستاد و گفت:
از تاریکی برخیز ، سیاه تر از تاریکی
آن چیز که نا خالص است را خالص ساز.
پرده کشیده شد و ماکی و یوتا آماده دفاع بودند .
گتو میخواست بدون هیچ درنگی ماکی رو بکشه اما ناگهان چیزی باعث شد تمرکز خودش رو از دست بده و لگدی از ماکی بخوره.
اهمیتی نداد و به اطراف نگاه کرد و زیر لب گفت:
یورو ...
___________________
پارت بعد .. شاهکار میشه
_ دوستان چهره و لباس فرم یورو دقیقا عکس پارت هست و یورو از ۱۱ سال قبل بسیار قوی تر شده مثل همه افراد جوجوتسو.
{•°•°•°•°•}
•° Love can be black or white, the important thing is that even the devil can't stand in front of those blue eyes .•°
۷.۶k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.