جزای کارت(سه پارتی درخواستی)p3
درخواستی
#سه_پارتی
#جیمین
《وقتی از خیانتش به تو بچه داره!》
****&****
《جزایکارت p3》
سه سال بعد...
کارینا:مامانننننن میشه بیای پیشم و منو نجات بدییی!
ا.ت خندید و رفت تا دخترشو از تاب بازی نجات بده که چشمش افتاد به یکی که خیلی آشناش با دقت بیشتری که نگاش کرد فهمید جیمین دخترشو اورده پارک با یادآور عشق گذشتشون خندش گرفت دخترشو تو بغلش گرفت و از پاک خارج شد که یه صدای آشنای باعث شد مکث کنه..
+ا.ت...
ا.ت برمیگرده سمت صدا و با جیمین مواجعه میشه جیمینی که چشاش با دیدن اون شوق زده و همون عشق سه سال پیشو داره البته بیشترشو فقط بغض فرا گرفته بود..
ا.ت که بغض کرده بود خودشو جمع و جور کرد و کینه و غرورشو گذاشت زمین و گفت:سلام حالت خوبه؟
جیمین لبخند میزنه و میگه:تو حالت خوبه ا.ت؟
ا.ت پوزخند میزنه و دست دخترشو میاره بالا و میگه:اگه این نبود من تا به حال مرده بود..
جیمین که تازه متوجه بچه شده بود فهمید ا.ت ازدواج کرده اشکی از چشاش به زمین افتاد که اینبار ا.ت گفت:این یه انتقام نیست جیمین این فقط جزای کارته...!
#سه_پارتی
#جیمین
《وقتی از خیانتش به تو بچه داره!》
****&****
《جزایکارت p3》
سه سال بعد...
کارینا:مامانننننن میشه بیای پیشم و منو نجات بدییی!
ا.ت خندید و رفت تا دخترشو از تاب بازی نجات بده که چشمش افتاد به یکی که خیلی آشناش با دقت بیشتری که نگاش کرد فهمید جیمین دخترشو اورده پارک با یادآور عشق گذشتشون خندش گرفت دخترشو تو بغلش گرفت و از پاک خارج شد که یه صدای آشنای باعث شد مکث کنه..
+ا.ت...
ا.ت برمیگرده سمت صدا و با جیمین مواجعه میشه جیمینی که چشاش با دیدن اون شوق زده و همون عشق سه سال پیشو داره البته بیشترشو فقط بغض فرا گرفته بود..
ا.ت که بغض کرده بود خودشو جمع و جور کرد و کینه و غرورشو گذاشت زمین و گفت:سلام حالت خوبه؟
جیمین لبخند میزنه و میگه:تو حالت خوبه ا.ت؟
ا.ت پوزخند میزنه و دست دخترشو میاره بالا و میگه:اگه این نبود من تا به حال مرده بود..
جیمین که تازه متوجه بچه شده بود فهمید ا.ت ازدواج کرده اشکی از چشاش به زمین افتاد که اینبار ا.ت گفت:این یه انتقام نیست جیمین این فقط جزای کارته...!
۱۱.۵k
۲۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.