𝕻𝖆𝖗𝖙 ⁴¹
خون مورد علاقه ی من(𝙈𝙮 𝙛𝙖𝙫𝙤𝙪𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙗𝙡𝙤𝙤𝙙)𝕻𝖆𝖗𝖙⁴¹
+ اگر هم باشه خودم چهار چشمی مراقبتونم حالا بریم × نه هنوز یه دور یگه مونده ¥ بابا بسه جیب بدبخت ها رو خالی کردین & خو نیاین بازی £ منتظریم . بهشون نگاه میکردم موهای تهیونگ جلوش ریخته شد بود جذاب × یسسس بردیم. رفتیم سمتشون £ آفرین آفرین نه آفرین . دست بندم افتاد رو زمین نمی دونستم ججوری بردارم با این لباسم مخصوصا اینجا یکمی خم شدم و پشتمو گرفتم یه نفر از پشت بغلم کرد _ نمیخوای که امشب دعوا راه بندازم + تهیونگ میخواستم دست بندمو بردارم خو _ یعنی تو هوف وللش .دست بندمو برداشت کرد دستم _ چرا شونه هات لخته + تهیونگانقدر گیر نده _ گیر ندم بعد بدزدنت ¥ بریم _بریم. سوار ون شدیم و رفتیم سمت عمارت تهیونگیه جور نگاه میکرد. رسیدیم عمارت. رفتم سریع اتاقم و لبای راحت پوشیدم و موهامو باز گزاشتم رفتم بیرون همه رو مبل نشسته بودن + شما خوابتون نمیاد £ نه میخوایم فیلم نگاه کنیم تو هم بیا + اوه یس اومدم تهیونگ اشاره کرد پیشش بشینم نرفتم و کنار لیتا نشستم ÷ ژانر ترسناک خوبه + نه تر رو خدا وسط فیلم بیمارستانی میشم . زدن زیر خنده & ماجراجویی خوبه . همه تایید کردیم . نشستیم نگاه کردن یه قسمتی بود که می رفتن تو جنگل بعد اسکلت بود بعد آب قل قل میکرد یدفعه یه تمساح اومد بیرون از ترس یه تکونی خوردم خو یدفعه ای اومد + ایگوووو قلبم آخر های فیلم بود و من چشم هام داشت بسته می شد ¥ چه خوب بود عع ا/ ت دارع غش میره + ها اره خوابم میاد _ نمیری تو اتاقت بخوابی + چرا _ یا اینجا یا تو اتاق من + ترو خدا برم اتاق خودم _ نچ مشکل خودته که لباس اونطوری پوشیده بودی + خو همشون اینطوری چه کوتاه چه بلند _ انتخاب کن بین اینجا و اتاقم تازه اینجا هم سرده + راه حل برامنمیزاری . زودی رفتم تو اتاقش خاموشی زدن تهیونگاومد تو داشت دکمه لباسش رو باز میکرد + تهیونگ چیکار میکنی _ میخوام بدون لباس بخوابم + میدونم عادته ولی یه امشب نه _ چیه + هیچی فقط تو یه امشب رو این کار نکن بگیر با آرامش بخواب . تهیونگ خندید دکمه هاش رو بست اومد خوابید چشمام سنگین شده بود دیگه توان باز گزاشتنشون که رو نداشتم و خوابیدم. صبح پاشدم تهیونگنبود دست و صورتمو شستم رفتم پایین با دخترا صبحانه خوردیم + پسرا کجان £ در حال انجام کار های مافیایی خود که به ما هم نمیگن ¥ راست میگه ولی من احتمال میدم رفتن معامله تفنگ + آها کجا £ این کار ها معمولا مرز انجاممیشه تو خود کره تفنگنمیگیرن + پس از کجا میگیرن ¥ چین ژاپن آمریکا + پرفکت ميگما من حوصله امسر رفته بریم بیرون ¥ راست میگه £ تایید شد + اوک به تاکسی زنگ میزنمنمیخوام با ون جلب توجه کنیم . آماده شدم و زنگزدیم به تاکسی تاکسی اومد و رفتیم سئول بعد نیمساعت رسیدیم اول رفتیم مجتمع خرید چیزی مورد پسندمون نبود که بگیریم £ من گشنمه ¥ ارع الان همظهره بریم رستوران + اوکی من یه رستوران سراغ دارم که میخوام کله ی رئیسش رو بکنم ¥ اوههه بریم. رفتیمسمت رستورانی که منگفتم رفتیمداخل ٪ چه اتاقی میخواین....
+ اگر هم باشه خودم چهار چشمی مراقبتونم حالا بریم × نه هنوز یه دور یگه مونده ¥ بابا بسه جیب بدبخت ها رو خالی کردین & خو نیاین بازی £ منتظریم . بهشون نگاه میکردم موهای تهیونگ جلوش ریخته شد بود جذاب × یسسس بردیم. رفتیم سمتشون £ آفرین آفرین نه آفرین . دست بندم افتاد رو زمین نمی دونستم ججوری بردارم با این لباسم مخصوصا اینجا یکمی خم شدم و پشتمو گرفتم یه نفر از پشت بغلم کرد _ نمیخوای که امشب دعوا راه بندازم + تهیونگ میخواستم دست بندمو بردارم خو _ یعنی تو هوف وللش .دست بندمو برداشت کرد دستم _ چرا شونه هات لخته + تهیونگانقدر گیر نده _ گیر ندم بعد بدزدنت ¥ بریم _بریم. سوار ون شدیم و رفتیم سمت عمارت تهیونگیه جور نگاه میکرد. رسیدیم عمارت. رفتم سریع اتاقم و لبای راحت پوشیدم و موهامو باز گزاشتم رفتم بیرون همه رو مبل نشسته بودن + شما خوابتون نمیاد £ نه میخوایم فیلم نگاه کنیم تو هم بیا + اوه یس اومدم تهیونگ اشاره کرد پیشش بشینم نرفتم و کنار لیتا نشستم ÷ ژانر ترسناک خوبه + نه تر رو خدا وسط فیلم بیمارستانی میشم . زدن زیر خنده & ماجراجویی خوبه . همه تایید کردیم . نشستیم نگاه کردن یه قسمتی بود که می رفتن تو جنگل بعد اسکلت بود بعد آب قل قل میکرد یدفعه یه تمساح اومد بیرون از ترس یه تکونی خوردم خو یدفعه ای اومد + ایگوووو قلبم آخر های فیلم بود و من چشم هام داشت بسته می شد ¥ چه خوب بود عع ا/ ت دارع غش میره + ها اره خوابم میاد _ نمیری تو اتاقت بخوابی + چرا _ یا اینجا یا تو اتاق من + ترو خدا برم اتاق خودم _ نچ مشکل خودته که لباس اونطوری پوشیده بودی + خو همشون اینطوری چه کوتاه چه بلند _ انتخاب کن بین اینجا و اتاقم تازه اینجا هم سرده + راه حل برامنمیزاری . زودی رفتم تو اتاقش خاموشی زدن تهیونگاومد تو داشت دکمه لباسش رو باز میکرد + تهیونگ چیکار میکنی _ میخوام بدون لباس بخوابم + میدونم عادته ولی یه امشب نه _ چیه + هیچی فقط تو یه امشب رو این کار نکن بگیر با آرامش بخواب . تهیونگ خندید دکمه هاش رو بست اومد خوابید چشمام سنگین شده بود دیگه توان باز گزاشتنشون که رو نداشتم و خوابیدم. صبح پاشدم تهیونگنبود دست و صورتمو شستم رفتم پایین با دخترا صبحانه خوردیم + پسرا کجان £ در حال انجام کار های مافیایی خود که به ما هم نمیگن ¥ راست میگه ولی من احتمال میدم رفتن معامله تفنگ + آها کجا £ این کار ها معمولا مرز انجاممیشه تو خود کره تفنگنمیگیرن + پس از کجا میگیرن ¥ چین ژاپن آمریکا + پرفکت ميگما من حوصله امسر رفته بریم بیرون ¥ راست میگه £ تایید شد + اوک به تاکسی زنگ میزنمنمیخوام با ون جلب توجه کنیم . آماده شدم و زنگزدیم به تاکسی تاکسی اومد و رفتیم سئول بعد نیمساعت رسیدیم اول رفتیم مجتمع خرید چیزی مورد پسندمون نبود که بگیریم £ من گشنمه ¥ ارع الان همظهره بریم رستوران + اوکی من یه رستوران سراغ دارم که میخوام کله ی رئیسش رو بکنم ¥ اوههه بریم. رفتیمسمت رستورانی که منگفتم رفتیمداخل ٪ چه اتاقی میخواین....
۶۲.۱k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.