رمان دورترین نزدیک۲ کاور شخصیت ترانه
#پارت_۳۶
آلیس: برید دیگه رقص عروس داماده مثلا
دست شروینو گرفتم رفتیم وسط جمع مهمونا
دستمو گرفته بود و دست دیگشو گذاشت رو کمرم و خیلی آروم میرقصیدیم آلیس با ذوق نگامون میکرد این دختر خیلی شیرینه واقعا خیلی خوشحال شدم دیدمش
رقصمون که تموم شد همه تشویقمون کردن
آلیس مهمونارو راهنمایی کرد سمت رستوران شیکی که همون نزدیکیا بود برای صرف شام
چند قدم تا ما فاصله داشت عجب برنامه ریزی ای
_ خیلی جالبه ها برنامه کدومتون بود اینجا؟
شروین: کار ماهوره
من گفتم تالار گفت اینجا قشنگ تره ولی خداییش تالارش یچی دیگه بود کلا
شیدا: اینجام فوق العاده ست
رستوران جز ما و مهمونا خالی بود اینم گویا کار پسراعه
آلیس لیوان مشروبشو گرفت بالا: بسلامتی زوجای دوسداشتنی امشب
شام مونو که خوردیم ساعتای دوازده اینا بود که مهمونا رفتن آلیس اینا آخر از همه ازمون خداحافظی کردن و رفتن
شروین: بریم بچه ها
شیدا: حیف که خونه جدید آماده نیست
شروین نگاهی ب ماهور کرد: کی گفته آماده نیست؟!
_ نهههه به همین زودی؟!
+ما اینیم دیگه ، با شرکت هماهنگ کردم باچند نفر رفتیم دیدیم همه چیش اماده س ی سری کار کوچیک داشت و نظافت اونام حل شد تو این دو روز
شیدا: ایوول بابا گل کاشتین که دمتون گررم
رفتیم بیرون و سمت ماشینا
شروین دستمو گرفت همینجوری ک چرخ میزدم:
پرنسسم خیلی خوشگل شدی لباستم معرکه ست
_ شمام همینطور
دستشو گذاشت رو کمرم و در ماشینو باز کرد دامن لباسمو گرفتم آروم نشستم رو ماشین، شروین لباسمو جمع وجور کرد و درو بست خودش نشست پشت فرمون...
ماهور
+شیداجان کمربند
شیدا با لبخند کمربندشو بست: ماهور قانون مند برمیگردد
شیدا: چقد دادمای بهت میاد
+ چون خانومم خوشگله
دستشو گرفتم و به رانندگیم ادامه میدادم
شیدا: ببینم اقا کِی رفتی دنبال کارای خونه ک منم نفهمیدم
+ماییم دیگه
دستشو برد سمت ضبط ماشین و روشنش کرد
حدودا نیم ساعت بعد رسیدیم دم خونه ترانه و شروینم اومدن
درو باز کردمو با ماشین رفتیم داخل خونه ...
_عجب خونه ایه
دو طبقه ویلایی استخرشم کنار خونه طبقه دوم
تراسشم عجب چیزیه ویوعم عالی
شیدا: شبیه ی خونه لوکس وسط طبیعت
همه جا پر دارو درخت چقد سرسبزه
_ همه درو پنجره ها شیشه ایه خیلی خونه قشنگیه
شیدا: چن خوابه ست؟!
شروین: ۶ تا اتاق خواب استخر ، باغ پشتش ، چشم انداز دریا ، پارکینگ ، بالکنشم دارید می بینید حیاطم ک چی بگم
_ دمش گرم حداقل این پدربزرگ تون
شیدا: به یه دردی خوردن
در حالی که دخترا خونه رو آنالیز میکردن رفتیم تو
شیدا: داخلش رسما هتله...
#دورترین_نزدیک۲
#رمان
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #خاصترین #قشنگ #جذاب #زیبا #خاص #بینظیر #شیک #دخترونه
آلیس: برید دیگه رقص عروس داماده مثلا
دست شروینو گرفتم رفتیم وسط جمع مهمونا
دستمو گرفته بود و دست دیگشو گذاشت رو کمرم و خیلی آروم میرقصیدیم آلیس با ذوق نگامون میکرد این دختر خیلی شیرینه واقعا خیلی خوشحال شدم دیدمش
رقصمون که تموم شد همه تشویقمون کردن
آلیس مهمونارو راهنمایی کرد سمت رستوران شیکی که همون نزدیکیا بود برای صرف شام
چند قدم تا ما فاصله داشت عجب برنامه ریزی ای
_ خیلی جالبه ها برنامه کدومتون بود اینجا؟
شروین: کار ماهوره
من گفتم تالار گفت اینجا قشنگ تره ولی خداییش تالارش یچی دیگه بود کلا
شیدا: اینجام فوق العاده ست
رستوران جز ما و مهمونا خالی بود اینم گویا کار پسراعه
آلیس لیوان مشروبشو گرفت بالا: بسلامتی زوجای دوسداشتنی امشب
شام مونو که خوردیم ساعتای دوازده اینا بود که مهمونا رفتن آلیس اینا آخر از همه ازمون خداحافظی کردن و رفتن
شروین: بریم بچه ها
شیدا: حیف که خونه جدید آماده نیست
شروین نگاهی ب ماهور کرد: کی گفته آماده نیست؟!
_ نهههه به همین زودی؟!
+ما اینیم دیگه ، با شرکت هماهنگ کردم باچند نفر رفتیم دیدیم همه چیش اماده س ی سری کار کوچیک داشت و نظافت اونام حل شد تو این دو روز
شیدا: ایوول بابا گل کاشتین که دمتون گررم
رفتیم بیرون و سمت ماشینا
شروین دستمو گرفت همینجوری ک چرخ میزدم:
پرنسسم خیلی خوشگل شدی لباستم معرکه ست
_ شمام همینطور
دستشو گذاشت رو کمرم و در ماشینو باز کرد دامن لباسمو گرفتم آروم نشستم رو ماشین، شروین لباسمو جمع وجور کرد و درو بست خودش نشست پشت فرمون...
ماهور
+شیداجان کمربند
شیدا با لبخند کمربندشو بست: ماهور قانون مند برمیگردد
شیدا: چقد دادمای بهت میاد
+ چون خانومم خوشگله
دستشو گرفتم و به رانندگیم ادامه میدادم
شیدا: ببینم اقا کِی رفتی دنبال کارای خونه ک منم نفهمیدم
+ماییم دیگه
دستشو برد سمت ضبط ماشین و روشنش کرد
حدودا نیم ساعت بعد رسیدیم دم خونه ترانه و شروینم اومدن
درو باز کردمو با ماشین رفتیم داخل خونه ...
_عجب خونه ایه
دو طبقه ویلایی استخرشم کنار خونه طبقه دوم
تراسشم عجب چیزیه ویوعم عالی
شیدا: شبیه ی خونه لوکس وسط طبیعت
همه جا پر دارو درخت چقد سرسبزه
_ همه درو پنجره ها شیشه ایه خیلی خونه قشنگیه
شیدا: چن خوابه ست؟!
شروین: ۶ تا اتاق خواب استخر ، باغ پشتش ، چشم انداز دریا ، پارکینگ ، بالکنشم دارید می بینید حیاطم ک چی بگم
_ دمش گرم حداقل این پدربزرگ تون
شیدا: به یه دردی خوردن
در حالی که دخترا خونه رو آنالیز میکردن رفتیم تو
شیدا: داخلش رسما هتله...
#دورترین_نزدیک۲
#رمان
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #خاصترین #قشنگ #جذاب #زیبا #خاص #بینظیر #شیک #دخترونه
۱۰.۸k
۱۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.