^DOــــON^A!
^DOــــON^A!
PART2
تابع قوانین ویسگون تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران
ـــــــــــــــــــــ
تقریبا پنج دقیقه از پایان اجرا گذاشته بود
در حال عوض کردن لباساتون بودین که در اتاق تمرین باز شد
مدیر کمپانی: تبریک میگم بی بی گرل یکی از شما رو خریدن
همه ی اعضا تعجب کردن
بورا:ببخشید تبریک برای چیه به جز خورد کردن گروه و خراب کردن ما کار خاصی انجام نمیشه
منیجر: کیم بورا ساکت باش
بورا:تو یه نفر ساکت باش همه ی این گندا از گور تو بلند میشه لعنتیا همین الانشم کلی هیت میگیریم
مدیر:بورا اگر یک دفعه دیگه از تو یا از هرکدومتون کوچک ترین بی احترامی ببینم از گروه میندازمتون بیرون
مدیر: لی دونا یه ون مشکی جلوی در خوابگاه میا دنبالت
مدیر: امشب پول خیلی خوبی به جیب زدیم جی وای پی تورو از ما خریده
دونا: ولی من....
نزاشت حرفشو کامل و گفت: فقط اینی که بهت گفتمو گوش بده لی دونا تا قبل از ساعت 11 شب وسایلت جمع و توی خوابگاه جدیدتییی فهمیدی یانه؟
دونا: خوابگاه جدید؟ توی کدوم گروهم؟
مدیر: و حرف اضافی هم نزن فهمیدی یا نه
درحالی که بغض گلوشو به سختی قورت میداد گفت: مطمئن باشین از این کار پشیمون میشین و درو محکم بهم کوبید
مدیر: دختره ی.....
دختر مدام توی ذهنش تکرار میکرد چرا منو به اون کمپانی فروختن
مگه چیکار کرده بودم
ساعت:۲۲:٠٠ درحالی که آخرین لباسشو میگذاشت توی چمدون سرشو گرفت بالا و به اعضا خیره شد
بورا: لازم نیست به.....
نزاشت ادامه ی حرفشو بگه و رفت توی بغلش مینا و لیرا و سوجی هم بغلتون کردن
دونا درحالی که اشکاشو پاک میکرد: اونی
تو واقعن برای اینکه پنج نفره بمونیم خیلی تلاش کردی هیچوقت فراموشتون نمیکنم
بورا درحالی که بغضشو قورت میداد: آروم باش دختر کوچولوی من فقط به خودت آسیبی نزن باشه....
منیجر: لی دونا ماشین منتظره
:خدافظ
بعد از 30 مین رسید به ساختمون جی وای پی
از در ورودی رفت داخل
و با چهره برادرش روبه رو شد
: اوپا....
÷(علامت فلیکس):گربه من چطوره
(جی وای پی میاد)
جی:فلیکس لی دونا رو تا اتاق تمرینتون راهنمایی کن
: چی من رو گذاشتین توی گروه استری کیدز
جی:فلیکس میبریش یا نه
÷: باهاش دهن به دهن نزار دونا فقط بیا بریم
: ولی....
÷: دونا خواهش میکنم
: باشه
ـــــــــــــــــــــــــــ
PART2
تابع قوانین ویسگون تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران
ـــــــــــــــــــــ
تقریبا پنج دقیقه از پایان اجرا گذاشته بود
در حال عوض کردن لباساتون بودین که در اتاق تمرین باز شد
مدیر کمپانی: تبریک میگم بی بی گرل یکی از شما رو خریدن
همه ی اعضا تعجب کردن
بورا:ببخشید تبریک برای چیه به جز خورد کردن گروه و خراب کردن ما کار خاصی انجام نمیشه
منیجر: کیم بورا ساکت باش
بورا:تو یه نفر ساکت باش همه ی این گندا از گور تو بلند میشه لعنتیا همین الانشم کلی هیت میگیریم
مدیر:بورا اگر یک دفعه دیگه از تو یا از هرکدومتون کوچک ترین بی احترامی ببینم از گروه میندازمتون بیرون
مدیر: لی دونا یه ون مشکی جلوی در خوابگاه میا دنبالت
مدیر: امشب پول خیلی خوبی به جیب زدیم جی وای پی تورو از ما خریده
دونا: ولی من....
نزاشت حرفشو کامل و گفت: فقط اینی که بهت گفتمو گوش بده لی دونا تا قبل از ساعت 11 شب وسایلت جمع و توی خوابگاه جدیدتییی فهمیدی یانه؟
دونا: خوابگاه جدید؟ توی کدوم گروهم؟
مدیر: و حرف اضافی هم نزن فهمیدی یا نه
درحالی که بغض گلوشو به سختی قورت میداد گفت: مطمئن باشین از این کار پشیمون میشین و درو محکم بهم کوبید
مدیر: دختره ی.....
دختر مدام توی ذهنش تکرار میکرد چرا منو به اون کمپانی فروختن
مگه چیکار کرده بودم
ساعت:۲۲:٠٠ درحالی که آخرین لباسشو میگذاشت توی چمدون سرشو گرفت بالا و به اعضا خیره شد
بورا: لازم نیست به.....
نزاشت ادامه ی حرفشو بگه و رفت توی بغلش مینا و لیرا و سوجی هم بغلتون کردن
دونا درحالی که اشکاشو پاک میکرد: اونی
تو واقعن برای اینکه پنج نفره بمونیم خیلی تلاش کردی هیچوقت فراموشتون نمیکنم
بورا درحالی که بغضشو قورت میداد: آروم باش دختر کوچولوی من فقط به خودت آسیبی نزن باشه....
منیجر: لی دونا ماشین منتظره
:خدافظ
بعد از 30 مین رسید به ساختمون جی وای پی
از در ورودی رفت داخل
و با چهره برادرش روبه رو شد
: اوپا....
÷(علامت فلیکس):گربه من چطوره
(جی وای پی میاد)
جی:فلیکس لی دونا رو تا اتاق تمرینتون راهنمایی کن
: چی من رو گذاشتین توی گروه استری کیدز
جی:فلیکس میبریش یا نه
÷: باهاش دهن به دهن نزار دونا فقط بیا بریم
: ولی....
÷: دونا خواهش میکنم
: باشه
ـــــــــــــــــــــــــــ
۶۷۸
۰۹ شهریور ۱۴۰۳