تکپارتی هوسوک (حسرت)
در کافه باز شد و باز همان دختر وارد کافه شد آن دختر هر روز به انجا می امد و ساعت ها به تنهایی می نشست و چیزی میخورد یا کتابی میخواند و می رفت روبروی پیشخوان ایستاد روبروی او پسری با چهره ای خندان ایستاده بود هوسوک=امروز چی میل دارید؟
میا=یک کیک شکلاتی لطفا
هوسوک=بفرمایید
میا=ممنون
دختر روی صندلی نشست شمع و فندکش را از جیب پالتو اش در اورد و شمع را روی کیک گذاشت و آن را روشن کرد میا=هه..... تولدم مبارک:) و شمع را فوت کرد هوسوک به طرف دخترک امد
هوسوک=میتونم بشینم؟
میا=نمیدونم اگه میخوای بشین
هوسوک=تولدتونه؟
میا=خب آره
هوسوک=پس چرا تنهایین؟
میا=خب برای اونا مهم نیس که من کی به دنیا میام و کی از دنیا میرم اصن زندم یا مرده
هوسوک=اومم...ولی برای من مهمه!
میا=(گیج شده)
هوسوک=هر وقت که میومدی اینجا فرصتی داشتم که بهت بگم اما نمیتونستم ولی الان میتونم من دوست دارم و قلبم تا ابد برای تو میزنه پارک میا
میا=من..... من متاسفم ولی....ولی من....یعنی ما نمیتونیم باهم...باشیم...تو خیلی خوبی ولی قلب من...برای خودمم نمیزنه...چه برسه بخواد..عاشقی کنه یا بخاطر یکی دیگه بزنه..من بیماری قلبی.. دارم و..... خیلی زنده نیستم...(این نقطه ها یکی سکوت و و اینکه حرفاش رو با یه صورت همچین به زور میگه)
هوسوک=ولی میتونی زنده بمونی میبرمت پیش بهترین دکترا میا خواهش میکنم
میا=سرش رو میزاره رو میز ببخشید هوسوک من دیگه جونی ندارم....دارم میمیرم... فقط اخرین چیزی که دوست داشتم قبل مرگم بشنوم..
هوسوک=نذاشت ادامه بده بخاطر من زنده بموننن خواهش میکنم پارک میااا من بدون تو نمیتونممم خواهش میکنمممم من امیدت میشمم خواهش میکنمم و اخرین چیزی که او (میا) شنید صدای هوسوک بود که با بغضی سنگین بخاطر اینکه نتوانسته با معشوقه اش وقت بگذراند یا او را در آغوش بگیرد و اورا ببوسد بود که فریاد میزد و از عشق پر پر شده خویش خواهش میکرد تا زنده بماند او فریاد میزد سارانگهه:)♡
حیح دقت کردین علاقه خاصی به اسم میا دارم😂💔
میا=یک کیک شکلاتی لطفا
هوسوک=بفرمایید
میا=ممنون
دختر روی صندلی نشست شمع و فندکش را از جیب پالتو اش در اورد و شمع را روی کیک گذاشت و آن را روشن کرد میا=هه..... تولدم مبارک:) و شمع را فوت کرد هوسوک به طرف دخترک امد
هوسوک=میتونم بشینم؟
میا=نمیدونم اگه میخوای بشین
هوسوک=تولدتونه؟
میا=خب آره
هوسوک=پس چرا تنهایین؟
میا=خب برای اونا مهم نیس که من کی به دنیا میام و کی از دنیا میرم اصن زندم یا مرده
هوسوک=اومم...ولی برای من مهمه!
میا=(گیج شده)
هوسوک=هر وقت که میومدی اینجا فرصتی داشتم که بهت بگم اما نمیتونستم ولی الان میتونم من دوست دارم و قلبم تا ابد برای تو میزنه پارک میا
میا=من..... من متاسفم ولی....ولی من....یعنی ما نمیتونیم باهم...باشیم...تو خیلی خوبی ولی قلب من...برای خودمم نمیزنه...چه برسه بخواد..عاشقی کنه یا بخاطر یکی دیگه بزنه..من بیماری قلبی.. دارم و..... خیلی زنده نیستم...(این نقطه ها یکی سکوت و و اینکه حرفاش رو با یه صورت همچین به زور میگه)
هوسوک=ولی میتونی زنده بمونی میبرمت پیش بهترین دکترا میا خواهش میکنم
میا=سرش رو میزاره رو میز ببخشید هوسوک من دیگه جونی ندارم....دارم میمیرم... فقط اخرین چیزی که دوست داشتم قبل مرگم بشنوم..
هوسوک=نذاشت ادامه بده بخاطر من زنده بموننن خواهش میکنم پارک میااا من بدون تو نمیتونممم خواهش میکنمممم من امیدت میشمم خواهش میکنمم و اخرین چیزی که او (میا) شنید صدای هوسوک بود که با بغضی سنگین بخاطر اینکه نتوانسته با معشوقه اش وقت بگذراند یا او را در آغوش بگیرد و اورا ببوسد بود که فریاد میزد و از عشق پر پر شده خویش خواهش میکرد تا زنده بماند او فریاد میزد سارانگهه:)♡
حیح دقت کردین علاقه خاصی به اسم میا دارم😂💔
۵.۴k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.