8پارت 2
جیمین: پرو اگه ما نبودیم تو هیچ وقت رشد نمی کردی
ا. ت: جدی، اهنگام که جدا از شما دادم بیرون و تو چارت بیلبورد رفت چی
جونگ کوک : آرمیا خواست بخاطر ما تورور حمایت کنن
ا. ت: باشه
ویو ا. ت :
پوزخند زدم
ا. ت: باشه شما راست میگین
پرش زمانی به فردا س
شب کنسرت ..... اسلاید دو لباس ا. ت
وسطای آهنگ بود دیدم یه مرده خیلی بد به اعضا نگاه میکنه
اعضا همه یه طرف بودن من یه طرف دیگه استیج
دیدم آجوشی همکاراش نیستن
خدایا مشکوکه
دیدم که همون مرده راه اوفتاد به طرف اعضا
دستش یه چاقوبود
جلوشو گرفتم چاقو رفت تو پهلوم و آجوشی همکاراش اومدن
چشامم سیاهی میره اوفتادم رو زمین
ویو شوگا :
عهههه ا. ت
نامجون: ا. ت خوبییی؟
همه با استرس باهاش رفتیم بیمارستان
جیهوپ که از بس گریه کرد بیهوش شد بهش سرم زدن
همون به هم ریختیم
پرستار اومد بیرون
پرستار: کسی اینجا گروه خونیه O+هست)شما فکر کنید این گروه خونی هستید)
شوگا: من هستم
رفتم تو اتاق خون دادم اومدم بیرون
دکتر از اتاق ا. ت اومد بیرون
نامجون: آقای دکتر حال ا. ت چطوره؟
دکتر: حالش خوبه و الان بیهوشه
بعد رفت دکتر
ته: وای ما چقدر سر ا. ت بلا آوردم بعد ا. ت از محافظت کرد
جین: چقدر ما آدم هاییه بی مصرفی هستیم که نتونستیم از دوستمو محافظت کنیم
شب تا صبح همه تو بیمارستان بودیم
صبح ساعت 9ویو ا. ت:
بیدار شدم
لباس بیمارستان تنم بود
ا. ت: جدی، اهنگام که جدا از شما دادم بیرون و تو چارت بیلبورد رفت چی
جونگ کوک : آرمیا خواست بخاطر ما تورور حمایت کنن
ا. ت: باشه
ویو ا. ت :
پوزخند زدم
ا. ت: باشه شما راست میگین
پرش زمانی به فردا س
شب کنسرت ..... اسلاید دو لباس ا. ت
وسطای آهنگ بود دیدم یه مرده خیلی بد به اعضا نگاه میکنه
اعضا همه یه طرف بودن من یه طرف دیگه استیج
دیدم آجوشی همکاراش نیستن
خدایا مشکوکه
دیدم که همون مرده راه اوفتاد به طرف اعضا
دستش یه چاقوبود
جلوشو گرفتم چاقو رفت تو پهلوم و آجوشی همکاراش اومدن
چشامم سیاهی میره اوفتادم رو زمین
ویو شوگا :
عهههه ا. ت
نامجون: ا. ت خوبییی؟
همه با استرس باهاش رفتیم بیمارستان
جیهوپ که از بس گریه کرد بیهوش شد بهش سرم زدن
همون به هم ریختیم
پرستار اومد بیرون
پرستار: کسی اینجا گروه خونیه O+هست)شما فکر کنید این گروه خونی هستید)
شوگا: من هستم
رفتم تو اتاق خون دادم اومدم بیرون
دکتر از اتاق ا. ت اومد بیرون
نامجون: آقای دکتر حال ا. ت چطوره؟
دکتر: حالش خوبه و الان بیهوشه
بعد رفت دکتر
ته: وای ما چقدر سر ا. ت بلا آوردم بعد ا. ت از محافظت کرد
جین: چقدر ما آدم هاییه بی مصرفی هستیم که نتونستیم از دوستمو محافظت کنیم
شب تا صبح همه تو بیمارستان بودیم
صبح ساعت 9ویو ا. ت:
بیدار شدم
لباس بیمارستان تنم بود
۸.۵k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.