پارت۵
پارت۵
از زبان جیمین:
یعنی چی که تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست مگه میشه آدم اینقدر پست هوفففف باید باهاش حرف بزنم از بقیه خواستم مواظب لیسا باشند تا بیام رفتیم پیش منیجرشون در زدم و رفتم تو
جیمین: سلام
منیجر: سلام کاری داشتید اقای پارک؟
جیمین: بله می خواستم بدونم شما به گروه بلک پینک گفتید تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست؟
منیجر: بله اتفاقی افتاده؟
جیمین: خانم لیسا الان حالش بده شما بهش رژیم میدین لیسا صبحونش رو کامل نخورد بخاطر رژیم شما بعد الان هم بهشون میگید تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست؟
منیجر: لیسا حالش بده؟
جیمین:بایدم بد باشه وقتی شما اینجوری میکنید
منیجر:خیلی خوب ولی لیسا باید تمرین کنه حتی اگه حالش خوب نباشه باید تمرین کنه و درضمن ایشون باید رژیم بگیرن چونکه اگه رژیم نگیره اضافه وزن میگیره
جیمین:خانم مثل اینکه شما چیزیتون هست ها؟ یعنی چی که اگه حالش خوب نبود باید تمرین کنه اون اگه همینجوری رژیم بگیره و تمرین کنه هر روز که از دست میره
منیجر: من نمیدونم ولی الان باید تمرین کنه
جیمین: من دیگه اجازه نمیدم لیسا تا ۲ روز دیگه تمرین کنه تا حالش بهتر بشه
و جیمین از اونجا رفت و منیجر هم رفت تا به لیسا بگه که تمرینش رو ادامه بده منیجر رفت پیش لیسا و اعضای گروه و گفت: لیسا بلند شو باید تمرین کنی وقت استراحت نداری بلند شو
از زبان لیسا: منیجر اومد و گفت که باید تمرین کنم دوباره و این حرفا منم ناچار و بی حال رفتیم تا دوباره تمرین کنیم اما من جونی نداشتم داشتیم تمرین میکردیم که یهو
تو خماری بمونید تا پارت بعد رو بزارم
از زبان جیمین:
یعنی چی که تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست مگه میشه آدم اینقدر پست هوفففف باید باهاش حرف بزنم از بقیه خواستم مواظب لیسا باشند تا بیام رفتیم پیش منیجرشون در زدم و رفتم تو
جیمین: سلام
منیجر: سلام کاری داشتید اقای پارک؟
جیمین: بله می خواستم بدونم شما به گروه بلک پینک گفتید تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست؟
منیجر: بله اتفاقی افتاده؟
جیمین: خانم لیسا الان حالش بده شما بهش رژیم میدین لیسا صبحونش رو کامل نخورد بخاطر رژیم شما بعد الان هم بهشون میگید تا ساعت ۳ ظهر از ناهار خبری نیست؟
منیجر: لیسا حالش بده؟
جیمین:بایدم بد باشه وقتی شما اینجوری میکنید
منیجر:خیلی خوب ولی لیسا باید تمرین کنه حتی اگه حالش خوب نباشه باید تمرین کنه و درضمن ایشون باید رژیم بگیرن چونکه اگه رژیم نگیره اضافه وزن میگیره
جیمین:خانم مثل اینکه شما چیزیتون هست ها؟ یعنی چی که اگه حالش خوب نبود باید تمرین کنه اون اگه همینجوری رژیم بگیره و تمرین کنه هر روز که از دست میره
منیجر: من نمیدونم ولی الان باید تمرین کنه
جیمین: من دیگه اجازه نمیدم لیسا تا ۲ روز دیگه تمرین کنه تا حالش بهتر بشه
و جیمین از اونجا رفت و منیجر هم رفت تا به لیسا بگه که تمرینش رو ادامه بده منیجر رفت پیش لیسا و اعضای گروه و گفت: لیسا بلند شو باید تمرین کنی وقت استراحت نداری بلند شو
از زبان لیسا: منیجر اومد و گفت که باید تمرین کنم دوباره و این حرفا منم ناچار و بی حال رفتیم تا دوباره تمرین کنیم اما من جونی نداشتم داشتیم تمرین میکردیم که یهو
تو خماری بمونید تا پارت بعد رو بزارم
۳.۸k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.