پارت۲۸
پارت۲۸
ارامشی برای حس تو
+ (جوابی بهش ندادمو خودمو غرق چشمای قشنگش کردم...که ل/بای نرمو شیرینشو رو ل/بام حس کردم...اروم چشمامو بستمو همراهیش کردم و دستامو رو بد/نش میکشیدم... م/ک های گرمش و مح/کمش با قلبم بازی میکرد....چند مین گذشت و یکی از دستامو دور ک/مرش انداختم و جامو با جاش عوض کردم و روش خی/مه زدم و به تر/قوه هاش خیره شدم که تو چشم بودن)
-(دستمو دور گ/ردنش حلقه کردم و به چشمای کهکشانیش زل زدم...به تر/قوه هام خیره شده بود....چند لحظه ای گذشت و گفتم)این .....یعنی اشتی ددی؟(سوالی و کیوت)
+ (رو تر/قوه هاش بو/سه های کوچیک کوچیکو کوتاه گذاشتم ...بعد۵مین گونشو بو/سیدم و کنارش دراز کشیدم بغلش کردم)معلومه بیبم
ـ (محکم بغلش کردم ) دوست دالم(کیوت)
+من بیشترررر(لبخند)
-(۴۰ مین گذشتو من و جونگ کوک باهم استراحت کردیم جونگ کوک تازه خوابش برده بود ولی من خوابم نبرد...بلند شدم و چمدون جونگ کوک رو کامل بستم و رو جونگ کوک پتو انداختم ...رفتم سمت همون لباسم که باهاش اومدم خونشون و عوضش کردم...برش داشتم و لباسامو دراوردمو عوض کردم با شونه توی اتاق جونگ کوک موهامو شونه میزدم که جونگ کوک با صدای خوابالویی گفت)
+( چشمام داشت گرم خواب میشد که حس کردم ا.ت از بغلم دراومد و کمی چشممو باز کردم دیدم چمدونم و داره میبنده بعد چند مین صدای قدم هاش بلند شد باز چشمامو باز کردم دیدم داره ل/باس عو/ض میکنه ..حتی لحضه ای ازش چشم بر نداشتم ..بعد چند مین که ل/باساشو پوشید رفت و موهاشو شونه زد داشت موهاشو شونه میکرد که سر جام روتخت بلند شدم از خواب و نشستم و پا/هامو از هم باز کردم و بهش گفتم) بیا بغلم برات موهاتو شونه کنم بعد باهم بریم بیب(خوابالو و کیوت)
ـ (شونه رو دادم دستش که چشمم به دی/کش خورد که باد کرده بود تو چشمای جونگ کوک نگا کردم و گفتم) عامممم ..جونگ کوک چیزی شده؟(کیوت)(نگاهی به دی/کش کردم تا متوجش بشه و دوباره نگاهش کردم)
+ (به دی/کم نگاهی انداختم ...متوجه شدم باد کرده ..البته این عادیه چون همهی پسرا وقتی از خواب بیدار میشن اینطورین...نگاهمو به ا.ت دادم)چیزی نیس... نترس بیا بغلم(کمی خنده و خوابالو)
- (بغلش نشستم مو موهامو شونه میزد ..داشت خیلی اروم موهام رو به سه قسمت مساوی تقسیم کرد ..کمی پا/هاشو جمع کرد و بیشتر تو بغلش کشیده شدم ....دم گوشم خم شد و گفت)
+ برام میخوابونیش؟(نیشخند)(اروم)
-چ..چیو..و؟(کمی شکه)
+(باز دم گوشش خم شدم گفتم) پس بخورش تا اروم بشه(نیشخند)(اروم)
- ها؟(شکه)
+(موهاشو بافتمو و بستم و از پشت بغلش کردم) شوخی کردم کوچولو نترس (خنده)
- هاا؟؟( شکه و کمی خنده از سر خجالت)
+(گونشو و بوسیدمو لباسامو عوض کردم و رفتم سمتش) خب بیب بریم؟(لبخند)
- (سرمو تکون دادم و بلند شدمو دستشو گرفتم و رفتیم بیرون تو پارکینگ و سوار ماشین شدیدم و رفتیم سمت هتل ...بعد ۱۰ مین رسیدیمو رفتیم داخل داشتم چمدونم و جمع میکردم و جونگ کوک رو تختم روبه روم نشسته بود که.....
حمایتتتتت کیوتام : )
ارامشی برای حس تو
+ (جوابی بهش ندادمو خودمو غرق چشمای قشنگش کردم...که ل/بای نرمو شیرینشو رو ل/بام حس کردم...اروم چشمامو بستمو همراهیش کردم و دستامو رو بد/نش میکشیدم... م/ک های گرمش و مح/کمش با قلبم بازی میکرد....چند مین گذشت و یکی از دستامو دور ک/مرش انداختم و جامو با جاش عوض کردم و روش خی/مه زدم و به تر/قوه هاش خیره شدم که تو چشم بودن)
-(دستمو دور گ/ردنش حلقه کردم و به چشمای کهکشانیش زل زدم...به تر/قوه هام خیره شده بود....چند لحظه ای گذشت و گفتم)این .....یعنی اشتی ددی؟(سوالی و کیوت)
+ (رو تر/قوه هاش بو/سه های کوچیک کوچیکو کوتاه گذاشتم ...بعد۵مین گونشو بو/سیدم و کنارش دراز کشیدم بغلش کردم)معلومه بیبم
ـ (محکم بغلش کردم ) دوست دالم(کیوت)
+من بیشترررر(لبخند)
-(۴۰ مین گذشتو من و جونگ کوک باهم استراحت کردیم جونگ کوک تازه خوابش برده بود ولی من خوابم نبرد...بلند شدم و چمدون جونگ کوک رو کامل بستم و رو جونگ کوک پتو انداختم ...رفتم سمت همون لباسم که باهاش اومدم خونشون و عوضش کردم...برش داشتم و لباسامو دراوردمو عوض کردم با شونه توی اتاق جونگ کوک موهامو شونه میزدم که جونگ کوک با صدای خوابالویی گفت)
+( چشمام داشت گرم خواب میشد که حس کردم ا.ت از بغلم دراومد و کمی چشممو باز کردم دیدم چمدونم و داره میبنده بعد چند مین صدای قدم هاش بلند شد باز چشمامو باز کردم دیدم داره ل/باس عو/ض میکنه ..حتی لحضه ای ازش چشم بر نداشتم ..بعد چند مین که ل/باساشو پوشید رفت و موهاشو شونه زد داشت موهاشو شونه میکرد که سر جام روتخت بلند شدم از خواب و نشستم و پا/هامو از هم باز کردم و بهش گفتم) بیا بغلم برات موهاتو شونه کنم بعد باهم بریم بیب(خوابالو و کیوت)
ـ (شونه رو دادم دستش که چشمم به دی/کش خورد که باد کرده بود تو چشمای جونگ کوک نگا کردم و گفتم) عامممم ..جونگ کوک چیزی شده؟(کیوت)(نگاهی به دی/کش کردم تا متوجش بشه و دوباره نگاهش کردم)
+ (به دی/کم نگاهی انداختم ...متوجه شدم باد کرده ..البته این عادیه چون همهی پسرا وقتی از خواب بیدار میشن اینطورین...نگاهمو به ا.ت دادم)چیزی نیس... نترس بیا بغلم(کمی خنده و خوابالو)
- (بغلش نشستم مو موهامو شونه میزد ..داشت خیلی اروم موهام رو به سه قسمت مساوی تقسیم کرد ..کمی پا/هاشو جمع کرد و بیشتر تو بغلش کشیده شدم ....دم گوشم خم شد و گفت)
+ برام میخوابونیش؟(نیشخند)(اروم)
-چ..چیو..و؟(کمی شکه)
+(باز دم گوشش خم شدم گفتم) پس بخورش تا اروم بشه(نیشخند)(اروم)
- ها؟(شکه)
+(موهاشو بافتمو و بستم و از پشت بغلش کردم) شوخی کردم کوچولو نترس (خنده)
- هاا؟؟( شکه و کمی خنده از سر خجالت)
+(گونشو و بوسیدمو لباسامو عوض کردم و رفتم سمتش) خب بیب بریم؟(لبخند)
- (سرمو تکون دادم و بلند شدمو دستشو گرفتم و رفتیم بیرون تو پارکینگ و سوار ماشین شدیدم و رفتیم سمت هتل ...بعد ۱۰ مین رسیدیمو رفتیم داخل داشتم چمدونم و جمع میکردم و جونگ کوک رو تختم روبه روم نشسته بود که.....
حمایتتتتت کیوتام : )
۶.۰k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.