لجباز مغرور 10

#رزی
جین و تهیونگ رفتن به سمت حیاط منو جنی هم باهاشون رفتیم .
جین=یونتان زیاد پارس نمی کنه . عجیبه
جنی =حتما یه چیزی اذیتش میکنه .
رفتیم تو حیاط
تهیونگ =این سگه کیه ؟
جنی و جین که داشتن با هم حرف میزدن . نگاهشون به اونا افتاد .
جنی = اینکه. . . . (رزی خانم میپره تو حرفش 😐💔)
رزی= نگاشون از همین اول با هم دعوا دارن .
#تهیونگ
سگه (کای) تا جنی رو دید سریع پرید بغلش . جنی داشت میوفتاد که گرفتمش .
#جنی
داشتم میوفتادم که تهیونگ گرفتم واییی دمای بدن رو هزار . تپش قلب رو ده هزار . اوففف هوا چقدر گرم شد .
_عه چیزه ممنون .
تهیونگ =خواهش
سریع خودمو با کای سرگرم کردم .
_اوو پسر بزرگ شدیا .
رفتم تو .
آخیش فرار کردم .
جیمین =یونتانو رنگ زدین 😲
_نه😂😂😂 این سگ منه اسمشم کای هست .
شوگا =حالا دوتا سگ تو خونه داریم عالی شد😕
_اتفاقا چون میدونستم سگ دوست داری گفتم کای پیش تو باشه . 😆
شوگا =چی!! فکرشم نکن
_باشه بابا کای بیا بریم.😂😂
کای رو بردم سمت پارک تا یکم بازی کنه .