تکپارتی شوگااا

سلام من ا/تم ۲۵ سالمه من ب اجبار خانوادم با مین یونگی ازدواج کردم اون ی مافیا هست
سلام من شوگام ( میشناسین دیگع :/)
راوی ا/ت
امروز مثل هرروز بیدار شدم و رفتم WC کارای مربوطه رو کردم بعد واسه خودم صبحانه آماده کرده بودم شوگا هم ک شب میومد و صبح زود میرفت .
ویو ا/ت
من دلم میخواد با کسی ک دوست دارم ازدواج کنم بهتره امشب وسایلام رو جمع کنم و برم شوگا هم میتونه ب کسی ک دوست دارع برسه .
(پرش زمانی)
ویو شوگا
من عاشق ا/ت هستم ولی اون نع ( هعییی سخته پسرم )
امروز میخوام بهش اعتراف کنم و بگم دوسش دارم میخوام ببینم جوابش چیه .
رفتم ی گردنبند و ی دسته گله رز گرفتم و ب سمت خونه حرکت کردم . زنگ در رو زدم ولی کسی درو باز نکرد کلید از جیبم درآوردم و درو باز کردم ا/ت رو صدا زدم ولی جوابی نداد گفتم حتما رفتع خونه پدر و مادرش .
رفتم آب بخورم ک چشمم خورد ب ی نامه و حلقه
وقتی نامه رو خوندم اعصبانی شدم و همینطورع ناراحت .
نامه :
شوگا فردا بیا ب دفتر .... برای طلاق من نمیتونم با کسی ک دوستم ندارع بمونم و بعد طلاق دادنم میتونی با لیا ( لیا ی دختره هست ک ب رابطه ا/ت و شوگا حسودی میکنه ) ازدواج کنی .
ا/ت .
پایان نامه .
ویو شوگا
سریع سوار ماشین شدم و ب سمت خونه مادرش رفتم ولی اونجا نبود حدس زدم ک رفته کجا برای همین سریع ماشین رو روشن کردم و ب سمت ساحل حرکت کردم وقتی رفتم کسی نبود و ناامید داشتم بر میگشتم ک صدای هق هق های کسی رو شنیدم سریع برگشتم دیدم بله اون ا/ته
رفتم از پشت بقلش کردم ( سینگلای حسود البته خودمم یکی از شمام )
ویو ا/ت
اومدم ساحل و گریه میکردم ولی بعد با دستای گرم ینفر دورم حلقه شدع بله اون شوگامهههه
(شوگا_ا/ت+)
_بیبی برای چی میخواستی طلاق بگیری
+............
_عاااا چرا جواب نمیدی قهری ؟
+............
_اووومممم اگع تو قهری دیگع برای کی ناز کنم ؟ ( با حالت کیوت)
+لیا
_عااا بیبی ب زبون اومد
+من بیبی تو نیستم
_اوووو بیبی من خشن شدع
+لیا بیبی توعه ن من
_عااا اون هرزه زیر خواب کی هست حالا
+چییی خودتو نزن ب اون راه
_ن باور کن من نمیشناسمش
+عاااا واقعا خب این عکس چیه
_عااا ا/ت احمق اون خواهرمه
+تو گفتی و من باور کردم ( ای بابا قبول کن دیگع شستم کنده شدع )
_اوک بیا ببین عکسامو با خواهرم
+من چرا خواهرتو تا حالا ندیدم
_چون آمریکا هست
+اوکی خب ... ما ب اجبار ازدواج کردیم هیچ حسی بهم نداریم
_کی گفته نداریم من از اولین روزی ک داخل دبیرستان دیدمت عاشقت بودم
+هااااااااا
_ارع بیبی
(+ایشون دارع عررر میزنه)
_خااا ب من نگاه کن
+( نگاش کردع )
ویو ا/ت
یهو شوگا لبای نرمشو گذاشت رو لبام ( بعله ا/ت قش کردع😐) یهو لبامو گاز گرفت ک جیغ بنفشی کشیدم
+ای یونگی
_هوومم بیب
+چرا گاز میگیری🥺
_همراهی نکردی
+عوم☹️
_عااا بیب قهر نکن
+اوک
_بریم خونه
+ارع
(خاا راوی)
ا/ت رفت داخل اتاقش اما شوگا عم رفت و (بعله دقیقا همون چیزیی ک ذهن منحرفت دارع فکر میکنه )
و ا/ت شوگا بعد ۱ سال ۴ قلو بدنیا آوردن ارع ا/ت پاره شدع
و ب خوبی زندگی کردن