my mannequin Part ¹⁰
تو خیابون راه میرفتیم و همه جا تاریک بود
تاکسی پیدا نمیشد
هایون خسته بود
= اونی
+ جانم
= پس کی میرسیم
+ میرسیم قشنگم
= خوابم میاد اونی
+ اگه میخای سریع برسیم پس زود باش
محکم دست هایون رو گرفتم و دویدیم
[ساعت1شب]
دیر وقت بود
نمیدونستم کجاییم
هایون گریه میکرد
+ هایون..گریه نکن
= م.من میترسم..خستم
گریه کردم
+ ج.جیمین
= اونی..هق..میشه..میشه بهش زنگ بزنی؟
+ نه..نه..الان نه
تو کوچه تاریک رفتیم
نشستم و هایون رو بغل کردم
+ هایونا..هق..بخواب
هایون گریه میکرد
محکم بهم چسبیده بود
فقط و فقط گریه میکرد
+ بخواب هایونا
= هق..میترسم..هق..میترسم اونی
گریه کردم و محکم بغلش کردم
+ درست میشه
گونش رو بوسیدم
+ نترس..هق..تا وقتی که اونی پیشته هیچ اتفاقی برات نمیفته.. حالا بخواب هایون، هق.. بخواب تا صبح شه
هایون سرش رو روی شونم گذاشت و چشماش رو بست
= شب..هق..شب خیر اونی
+ شب بخیر هایون کوچولوی من
.
.
.
میدونمخیلییییییییکمه..ولیخبفعلاهمینوبخونیدتابعد..حیح^^
تاکسی پیدا نمیشد
هایون خسته بود
= اونی
+ جانم
= پس کی میرسیم
+ میرسیم قشنگم
= خوابم میاد اونی
+ اگه میخای سریع برسیم پس زود باش
محکم دست هایون رو گرفتم و دویدیم
[ساعت1شب]
دیر وقت بود
نمیدونستم کجاییم
هایون گریه میکرد
+ هایون..گریه نکن
= م.من میترسم..خستم
گریه کردم
+ ج.جیمین
= اونی..هق..میشه..میشه بهش زنگ بزنی؟
+ نه..نه..الان نه
تو کوچه تاریک رفتیم
نشستم و هایون رو بغل کردم
+ هایونا..هق..بخواب
هایون گریه میکرد
محکم بهم چسبیده بود
فقط و فقط گریه میکرد
+ بخواب هایونا
= هق..میترسم..هق..میترسم اونی
گریه کردم و محکم بغلش کردم
+ درست میشه
گونش رو بوسیدم
+ نترس..هق..تا وقتی که اونی پیشته هیچ اتفاقی برات نمیفته.. حالا بخواب هایون، هق.. بخواب تا صبح شه
هایون سرش رو روی شونم گذاشت و چشماش رو بست
= شب..هق..شب خیر اونی
+ شب بخیر هایون کوچولوی من
.
.
.
میدونمخیلییییییییکمه..ولیخبفعلاهمینوبخونیدتابعد..حیح^^
۵.۵k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.