فیک اجبار پارت 47
پارت ۴7
♒فیک اجبار♒
داشتم میرفتمکه یه صدایی شنیدم.....از همون اتاق......نمیدونم چرا ولی انگار یچیزی وادارم میکرد برم توش رو ببینم
×سوجین من الان میام.......
+با...باشه
رفتمداخل بار اروم رفتم سمت اون در ....انگار درش قفل بود ...ولی انقدر در پوسیده شده بود که با یکم زور میشد بازش کرد..سعی کردم بی شروصدا بازش کنم........
لونا
داشتم لباس میپوشیدم گه برم بارو باز کنم....صبح امروز رییس رفت من باید بارو بگردونم......البته کسی نمساد اینجا پس نیازی به گردوندن نداره.......... میخواستم پیشبندمو ببندم ولی بسته نمیشد برگشتم پشت که اینه رو بردارم که شاید...............
×تو ....تو.....
+لونا.....تو.....
×تو اینجا.........تو اینجارو.......
+لونا باید حرف بزنیم.......باشه؟؟؟؟بیا بریم بیرون حرف بزنیم عشقم....
×به من نگو....به مننگو عشقم...برو بیرون.....
+لونا.....لونا من متاسفم......
×متاسفی؟؟؟؟؟گمشو بیرونننتن....تو حتی به حرف من گوش ندادی......تو دوسم نداشتی وگرنه این کارو نمیکردی(گریت شدت میگیره)(بچه ها تو این پارت از مغزتون برای تصور تصویری کمک بگیرین)
+لونا...گوش کن...واثعا ببخشید..تو اگه جای من بودی..
×من اگه جای تو بودم چی؟؟؟؟چی؟؟؟؟میدونی من چیکار میکردم ؟؟میدونییی؟؟؟؟
+لونا......
×من...من به حرفات گوش میدادم......میگفتم عشقم یه دلیلی واسه کارش داره......اصلا میگفتم به درک کرده واسه گذشتش بودهعع.....الان منو دوست داره ...منووووو......من اینو میگفتم..ولی تو چی...تو چی؟؟؟؟؟
+لونا...فقط گوش کن
×گمشو برو بیرونننن..بعدا......بعدا..خواهش میکنم...میخوام تنها باشم
+باشه..باشه میرم....میرم ولی سوجین اینجاست....میری خونه ای که اون گرقته اینجا نمیمونی وسیله هاتو جمع میکنم بزا....
×چیو مسخوای جمع کنی؟؟؟؟جارو روووو؟؟؟؟یا پیشبندمو؟؟؟؟؟
+اوکی باشه.....ببخشید......من میرم بعد سوجین میاد باشه؟؟؟؟
×گمشووووو
#FICEJBAR
#Milla
♒فیک اجبار♒
داشتم میرفتمکه یه صدایی شنیدم.....از همون اتاق......نمیدونم چرا ولی انگار یچیزی وادارم میکرد برم توش رو ببینم
×سوجین من الان میام.......
+با...باشه
رفتمداخل بار اروم رفتم سمت اون در ....انگار درش قفل بود ...ولی انقدر در پوسیده شده بود که با یکم زور میشد بازش کرد..سعی کردم بی شروصدا بازش کنم........
لونا
داشتم لباس میپوشیدم گه برم بارو باز کنم....صبح امروز رییس رفت من باید بارو بگردونم......البته کسی نمساد اینجا پس نیازی به گردوندن نداره.......... میخواستم پیشبندمو ببندم ولی بسته نمیشد برگشتم پشت که اینه رو بردارم که شاید...............
×تو ....تو.....
+لونا.....تو.....
×تو اینجا.........تو اینجارو.......
+لونا باید حرف بزنیم.......باشه؟؟؟؟بیا بریم بیرون حرف بزنیم عشقم....
×به من نگو....به مننگو عشقم...برو بیرون.....
+لونا.....لونا من متاسفم......
×متاسفی؟؟؟؟؟گمشو بیرونننتن....تو حتی به حرف من گوش ندادی......تو دوسم نداشتی وگرنه این کارو نمیکردی(گریت شدت میگیره)(بچه ها تو این پارت از مغزتون برای تصور تصویری کمک بگیرین)
+لونا...گوش کن...واثعا ببخشید..تو اگه جای من بودی..
×من اگه جای تو بودم چی؟؟؟؟چی؟؟؟؟میدونی من چیکار میکردم ؟؟میدونییی؟؟؟؟
+لونا......
×من...من به حرفات گوش میدادم......میگفتم عشقم یه دلیلی واسه کارش داره......اصلا میگفتم به درک کرده واسه گذشتش بودهعع.....الان منو دوست داره ...منووووو......من اینو میگفتم..ولی تو چی...تو چی؟؟؟؟؟
+لونا...فقط گوش کن
×گمشو برو بیرونننن..بعدا......بعدا..خواهش میکنم...میخوام تنها باشم
+باشه..باشه میرم....میرم ولی سوجین اینجاست....میری خونه ای که اون گرقته اینجا نمیمونی وسیله هاتو جمع میکنم بزا....
×چیو مسخوای جمع کنی؟؟؟؟جارو روووو؟؟؟؟یا پیشبندمو؟؟؟؟؟
+اوکی باشه.....ببخشید......من میرم بعد سوجین میاد باشه؟؟؟؟
×گمشووووو
#FICEJBAR
#Milla
۳۶.۷k
۰۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.