سناریو
اسلاید دوم
نامجون: افسرده میشه و همیشه به مامان بابات لعنت میفرسته
جین: دیگه شیشه پاکنی
نمیخنده و هعی سعی میکنه خودکشی کنه ولی اعضا نمیزارن
شوگا: تا میتونه مادر پدر تو فش میده و اخر...
جیهوپ: افسرده میشه و از گروه میره...
جیمین: میاد پیشت
ته:میاد سر قبرت میگه: فرشته کوچولوم، کجا رفتی؟ نمیگی دلم برات تنگ میشه؟ اشکال نداره الان میام پیشت....
کوک: افسرده میشه سرد میشه با همه دیگه درد دل نمیکنه و هر وقت مامان بابات رو ببینه فش
بهشون میده
نامجون: افسرده میشه و همیشه به مامان بابات لعنت میفرسته
جین: دیگه شیشه پاکنی
نمیخنده و هعی سعی میکنه خودکشی کنه ولی اعضا نمیزارن
شوگا: تا میتونه مادر پدر تو فش میده و اخر...
جیهوپ: افسرده میشه و از گروه میره...
جیمین: میاد پیشت
ته:میاد سر قبرت میگه: فرشته کوچولوم، کجا رفتی؟ نمیگی دلم برات تنگ میشه؟ اشکال نداره الان میام پیشت....
کوک: افسرده میشه سرد میشه با همه دیگه درد دل نمیکنه و هر وقت مامان بابات رو ببینه فش
بهشون میده
۳.۸k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.