ماه روشن من فصل²پارت³
هلیا
منو میسو رفتیم تو حیاط
هلیا:چی میخواستی بگی
میسو:خب راستش جینا قصد کشتن ترو داره و گفته اگه جیمین میخواد هلیا نمیره باید با من ازدواج کنه هرروز به جیمین فحش میده حتی
هلیا:حتی چی
میسو:گفتش که فقط بخاطر پول جیمینو میخواد
یادته چقدر بهت اسیب زدم بخاطر جینا بود منو مجبور میکرد
هلیا:واقعا
میسو:اره اونی میشه باهم یکاری کنیم هیچوقت نخ بین تو و جیمین پاره نشه
هلیا:اره
میسو:خیلی دوست دارم
هلیا:منم دوست دارم
*همو بغل کردن*
منو میسو رفتیم تو که دیدم جیمین داره میاد سمت من
جیمین:عشقم چی شده
هلیا:عشقم بیا تو حیاط
جیمین:بریم خوشگلم
*رفتن حیاط و نشستن رو تاب تو بغل هم*
هلیا:میسو گفتش که جینا قصد کشتن منو داره و گفته اگه نمیخوای هلیا بمیره باید با من ازدواج کنه بعد میسو گفتش که فقط بخاطره پولت ترو میخواد و هر اسیبی که میسو به من زده دستور جینا بوده
جیمین:هه هرزه کثیف من نه میزارم بهت اسیب بزنن و نه من باهاش ازدواج میکنم
هلیا:خیلی دوست دارم عشقم
جیمین:منم همینطور
جیمین
رفتم سمت لبای هلیا و شروع کردم به خوردنش انقدر خوشمزه بودن که دلم نمیخواست از لباش دل بکنم
رفتیم تو دیدیم اجوما داره میز شامو میچینه رفتیم بهش کمک کردیم که دیدم جینا امد از پشت بغلم کرد
هلیا:جیمین ازش جدا شو ببینم
جیمین:چشم پرنسسم الان میرم حموم بخاطره دست های کثیفش
رفتم حموم بعد 10 مین امدم بیرون لباسمو پوشیدم موهام خشک کردم رفتم پایین که...........
━━━━━━♡♥♡━━━━━━
خماری😂
اگه کم شد معذرت🪐🍃
حمایت یادتون نره✨🫀
شرط برای پارت⁴ :15 لایک 11 کامنت(:
منو میسو رفتیم تو حیاط
هلیا:چی میخواستی بگی
میسو:خب راستش جینا قصد کشتن ترو داره و گفته اگه جیمین میخواد هلیا نمیره باید با من ازدواج کنه هرروز به جیمین فحش میده حتی
هلیا:حتی چی
میسو:گفتش که فقط بخاطر پول جیمینو میخواد
یادته چقدر بهت اسیب زدم بخاطر جینا بود منو مجبور میکرد
هلیا:واقعا
میسو:اره اونی میشه باهم یکاری کنیم هیچوقت نخ بین تو و جیمین پاره نشه
هلیا:اره
میسو:خیلی دوست دارم
هلیا:منم دوست دارم
*همو بغل کردن*
منو میسو رفتیم تو که دیدم جیمین داره میاد سمت من
جیمین:عشقم چی شده
هلیا:عشقم بیا تو حیاط
جیمین:بریم خوشگلم
*رفتن حیاط و نشستن رو تاب تو بغل هم*
هلیا:میسو گفتش که جینا قصد کشتن منو داره و گفته اگه نمیخوای هلیا بمیره باید با من ازدواج کنه بعد میسو گفتش که فقط بخاطره پولت ترو میخواد و هر اسیبی که میسو به من زده دستور جینا بوده
جیمین:هه هرزه کثیف من نه میزارم بهت اسیب بزنن و نه من باهاش ازدواج میکنم
هلیا:خیلی دوست دارم عشقم
جیمین:منم همینطور
جیمین
رفتم سمت لبای هلیا و شروع کردم به خوردنش انقدر خوشمزه بودن که دلم نمیخواست از لباش دل بکنم
رفتیم تو دیدیم اجوما داره میز شامو میچینه رفتیم بهش کمک کردیم که دیدم جینا امد از پشت بغلم کرد
هلیا:جیمین ازش جدا شو ببینم
جیمین:چشم پرنسسم الان میرم حموم بخاطره دست های کثیفش
رفتم حموم بعد 10 مین امدم بیرون لباسمو پوشیدم موهام خشک کردم رفتم پایین که...........
━━━━━━♡♥♡━━━━━━
خماری😂
اگه کم شد معذرت🪐🍃
حمایت یادتون نره✨🫀
شرط برای پارت⁴ :15 لایک 11 کامنت(:
۹.۳k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.