عشق در پیست *پارت8
*ساعت 5:30 دقیقه از عصر بود ..ا/ت و پسرا باید تا ساعت 7آماده میشدن تا برن پارتی مافیاهای کره..این اولین ضربه تهیونگ به پارک بود ..ا/ت رفت حموم یه دوش 20 مینی گرفت وشروع کرد به آماده شدن یه لباس مشکی نسبتا باز پوشید و چون سرشونه لباسش باز بود موهاشو یکم موج داد و باز گذاشتش و میکاپ لایت عروسکی انجام داد که ساعت 6:45 دیقه شده بود...از اون طرف هم پسرا خیلی شیک و گنگ لباس پوشیده بودن و آماده بودن..پسرا پایین منتظر نقس اصلی نقششون یعنی ا/ت بودن.. ناگفته نماند که اینجا ته حسایی به ا/ت داره ولی نمیخواد بروز بده چون فک میکنه یه حسه زود گذره...
ویو ا/ت:
آماده شده بودم ساعت6:45 دیقه بود که از اتاق اومدم بیرون که نگاه های سنگینی روم حس کردم سرمو چرخونم دیدم همه پسرا دارن به من نگاه میکنن خیلی معذب کننده بود یعنی اون لحظه میخواستم برم بمیرم ولی بروز نداد(باید به کلاس کنترل حالت چهره ا/ت برم 🗿)
کوک:اووو ا/ت خیلی خوشگل شدی
ا/ت:همه شماهم جذاب شدیدد...
پسرا :ممنون
جین:ولی کسی نمیتونه به اندازه من هندسام باشه😎
ا/ت:🗿🗿
ته:احیانا لباست باز نیست ا/ت؟!
ا/ت:ببخشیدا ولی من همه لباسامو نیاوردم ازخونمون
پس تنها لباسی که برا پارتی مناسب باشه همین بود..
ته:اوم*ریدم تو لباست که اینقد بازه تو ذهنش
نامجون :نمیخواین برین دیر شده هااا
ویوته:
منتظرا/ت بودیم که وقتی ا/ت از پله ها پایین میومد همه پسرا محوش شدن و این منو عصبی کرد ..لباس مشکیش با بدن سفیدش تضاد خیلی خوبی داشت و بدن خوش فرمش کلا همچیش عالی بود..ولی حق نداشت بدن بی نقصش رو به نمایش بذاره...
*همگی رفتن سوار ماشی شدن چون تعدادشون زیاد بود فقط خودشون نبودن چند تا بادرگارد هم باهاشون میومد پس تصمیم گرفتن تو یه ماشین چند نفری بشینن..(ا/ت و ته باهم)(شوگا و جیهوپ و جین باهم)(نامی و کوک هم باهم)(3 تا ماشین بادیگارد هم پشت سرشون)
ته:ا/ت باید اونجا نقش کاپلا رو دربیاریم اوکیه؟!
ا/ت:چرا؟!
ته :چون مغز پدرت و باید ازنقشه اصلی منحرف کنیم
ا/ت:اوکی
*ا/ت خیلی ساده بود چون فقط ته میخواست کسی نزدیک ا/ت نشه🗿
بلاخره رسیدن به پارتی لحظه ورود این باند خیلی درخشان بود چون هم بزرگترین باند بودن هم یه دختر جدید بهشون اضافه شده بود ...رفتن قسمتی از سالن که مختص باند بلک بلاد بود رفتن ..همه ی مافیا ها تو هر زمینه ای تو اون پارتی حضور داشتن ولی اینبار همشون به ا/ت زوم کرده بودن که موجب عصبانیت ته میشد...تویه همین حال آقای پارک وارد سالن شد ولی با دیدن فرد کناریش ا/ت و همه پسرا تو شک موندن به خصوص ته...
لباس ا/ت اسلاید دو
لباس ته اسلاید سه
یعنی اون فرد کی بود؟ً!
با لایک کامنت کلی خوشحالم میکنید دارلینگام🙃✨
پارت بعدی؟!
ویو ا/ت:
آماده شده بودم ساعت6:45 دیقه بود که از اتاق اومدم بیرون که نگاه های سنگینی روم حس کردم سرمو چرخونم دیدم همه پسرا دارن به من نگاه میکنن خیلی معذب کننده بود یعنی اون لحظه میخواستم برم بمیرم ولی بروز نداد(باید به کلاس کنترل حالت چهره ا/ت برم 🗿)
کوک:اووو ا/ت خیلی خوشگل شدی
ا/ت:همه شماهم جذاب شدیدد...
پسرا :ممنون
جین:ولی کسی نمیتونه به اندازه من هندسام باشه😎
ا/ت:🗿🗿
ته:احیانا لباست باز نیست ا/ت؟!
ا/ت:ببخشیدا ولی من همه لباسامو نیاوردم ازخونمون
پس تنها لباسی که برا پارتی مناسب باشه همین بود..
ته:اوم*ریدم تو لباست که اینقد بازه تو ذهنش
نامجون :نمیخواین برین دیر شده هااا
ویوته:
منتظرا/ت بودیم که وقتی ا/ت از پله ها پایین میومد همه پسرا محوش شدن و این منو عصبی کرد ..لباس مشکیش با بدن سفیدش تضاد خیلی خوبی داشت و بدن خوش فرمش کلا همچیش عالی بود..ولی حق نداشت بدن بی نقصش رو به نمایش بذاره...
*همگی رفتن سوار ماشی شدن چون تعدادشون زیاد بود فقط خودشون نبودن چند تا بادرگارد هم باهاشون میومد پس تصمیم گرفتن تو یه ماشین چند نفری بشینن..(ا/ت و ته باهم)(شوگا و جیهوپ و جین باهم)(نامی و کوک هم باهم)(3 تا ماشین بادیگارد هم پشت سرشون)
ته:ا/ت باید اونجا نقش کاپلا رو دربیاریم اوکیه؟!
ا/ت:چرا؟!
ته :چون مغز پدرت و باید ازنقشه اصلی منحرف کنیم
ا/ت:اوکی
*ا/ت خیلی ساده بود چون فقط ته میخواست کسی نزدیک ا/ت نشه🗿
بلاخره رسیدن به پارتی لحظه ورود این باند خیلی درخشان بود چون هم بزرگترین باند بودن هم یه دختر جدید بهشون اضافه شده بود ...رفتن قسمتی از سالن که مختص باند بلک بلاد بود رفتن ..همه ی مافیا ها تو هر زمینه ای تو اون پارتی حضور داشتن ولی اینبار همشون به ا/ت زوم کرده بودن که موجب عصبانیت ته میشد...تویه همین حال آقای پارک وارد سالن شد ولی با دیدن فرد کناریش ا/ت و همه پسرا تو شک موندن به خصوص ته...
لباس ا/ت اسلاید دو
لباس ته اسلاید سه
یعنی اون فرد کی بود؟ً!
با لایک کامنت کلی خوشحالم میکنید دارلینگام🙃✨
پارت بعدی؟!
۶.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.