سناریو SKZ ☆
وقتی غذا از دستت بیافته ☆
چان : اشکال نداره بیا بریم دوباره باهم درست کنیم 🤩
لینو : یک کار رو نمیتونی درستتتتتتتتتت انجامممممم بدی ؟؟؟؟ من الان کوفت بخورم ؟؟؟؟ 🤯😬
چانگبین : من میرم پیش همسرم هیونجین اون بهم غذا بده 😂
هیونجین : جییییییغ سوختممممم مادررررر 😵
هان : ( لبخند ) تو بشین من تمیز میکنم اینجا رو 😊
فلیکس : خب حالا که غذای امشبمون به باد رفته چطوره تورو بخورم 😈📿
سونگمین : ا/ت ۵ دقیقه وقت داری وسایلتو جمع کنی بری خونه ننت 💀
ایان : آخ مامان بنگ چان کجایی که این آخرش پسرتو دق میده 😭
چان : اشکال نداره بیا بریم دوباره باهم درست کنیم 🤩
لینو : یک کار رو نمیتونی درستتتتتتتتتت انجامممممم بدی ؟؟؟؟ من الان کوفت بخورم ؟؟؟؟ 🤯😬
چانگبین : من میرم پیش همسرم هیونجین اون بهم غذا بده 😂
هیونجین : جییییییغ سوختممممم مادررررر 😵
هان : ( لبخند ) تو بشین من تمیز میکنم اینجا رو 😊
فلیکس : خب حالا که غذای امشبمون به باد رفته چطوره تورو بخورم 😈📿
سونگمین : ا/ت ۵ دقیقه وقت داری وسایلتو جمع کنی بری خونه ننت 💀
ایان : آخ مامان بنگ چان کجایی که این آخرش پسرتو دق میده 😭
۴.۵k
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.