چون دوستون دارم میزارم ولی دیگه تا شرط ها نرسه نمیزارم بگ
چون دوستون دارم میزارم ولی دیگه تا شرط ها نرسه نمیزارم بگمممم
پارت ۲
+ چ. چی
@ چی و درد گمشو بیرون 😮💨
ات ویو
باورم نمیشه من رو فروخته ولی چه خوب از دستش راحت میشم 🥲 رفتم وسایلم رو جمع کردم اومدم پایین که وووااااایییییی این چه جذابه یک پسر زیبا و جذاب ولی این میخواد منو ببره؟
+ سلام!
- سلام.. ام اماده ای 🫤
+ ب. له
@ ارباب این دخترم هست بفرمایید
- خوب بریم
+ اره 🥺 بریم.. 😮💨 ولی اینو بگم که دیگه اسمی به نام ات توی زندگیت نداری فهمیدی اقای وو؟
@ دختره ی هرزه گمشو کی تو رو خواست 😏
- باهاش درست صحبت کن فهمیدین.. اقای وو
@ چشم.. ا. ارباب
+ م. میشه ب. بریم!؟ 😢
- بریم
تهیونگ ویو
صبح بیدار شدم و کارهام رو کردم و جنی رو بردم دانشگاه و زنگ زدم به کوک که بریم بار رفتم خونه کار های لازم رو کردم و رفتیم بار سمت قمار دیدم یه مرد اونجا نشسته داره قمار بازی میکنه میبره منم که بدم نمیومد رفتم
- بازی میکنی
@ هه حتما.. سر چی
- هرچی خواستی
@ باشه پول میخوام اینقدر.... اوکی
- قبوله و اگر من بردم
@ دخترم مال تو
- باشه 😐
باورم نمیشه سر دخترش شرت بست بازی کردیم و من بردم شمارش رو گرفتم و همین طور ادرسش اون رفت منم از کوک خدافظی کردم و رفتم خونشون منتظر بودم یک هرزه رو ببینم ولی وقتی اومد یا خدا زیبایی ازش میبارید ( درست گفتم) خیلی خوشگل بود همین طور سکسی بدن خوش فرمی داشت انگار هیچکس بهش دست نزده بود ولی جای کبودی رو دستش بود فهمیدم کتکش زده پدرش ولی وقتی گفت بریم انگار از خداش بود پیش این مرد نباشه تا گفتم باشه سریع رفت بیرون منم رفتم تو ماشین نشستم اومد نشست توی راه بودم که..
+ ام... ببخشید
- بله
+ میشه.. اسمتون رو بدونم؟
- چرا که نه اسمم تهیونگ هست کیم تهیونگ و تو؟
+ من اسمم ات هست ات وو هستم.. وی باید صداتون کنم و کجا میریم.. و من خدمتکار میشم یا چیز د. دیگه
- وایسا دختر اروم باش
+ 😕🙂 خب چیکار کنم
- خب اینکه باید ارباب صدام کنی جاهایی که تنها هستیم اسمم رو میگی ارباب نمیگی دو میریم خونه ی من و سه خدمتکار شخصیم میشی و چهار اونجا قوانین داره و پنج من خانواده دارم بیشتر اوقات میرم اونجا و تو هم میای چون بعضی اوقات اونجا میمونم به خاطر خواهرم
+ شما خواهر دارین 😍
- اره.. چطور
+ اسمش چیه.. میشه باهاش دوست بشم.. چند سالشه. . و میتونم دانشگاه برم؟!
- خوب.. اسمش جنی هست.. من نمیدونم اون میدونه دوست داری باهاش دوست شو... و اینکه درمورد دانشگاه... نه
+ چ. چرا من میخوام 🥺
- باشه میری ولی با خواهرم میری دانشگاه چون اون هم میره دانشگاه
+ ملسی
ات ویو
دست خودم نبود یهو لپ هاشو بوس کردم که تعجب کرد بعد گفتم ببخشید گفت اشکال نداره 🤌
شرط
لایک ۵🙂
کامنت ۵ ،
پارت ۲
+ چ. چی
@ چی و درد گمشو بیرون 😮💨
ات ویو
باورم نمیشه من رو فروخته ولی چه خوب از دستش راحت میشم 🥲 رفتم وسایلم رو جمع کردم اومدم پایین که وووااااایییییی این چه جذابه یک پسر زیبا و جذاب ولی این میخواد منو ببره؟
+ سلام!
- سلام.. ام اماده ای 🫤
+ ب. له
@ ارباب این دخترم هست بفرمایید
- خوب بریم
+ اره 🥺 بریم.. 😮💨 ولی اینو بگم که دیگه اسمی به نام ات توی زندگیت نداری فهمیدی اقای وو؟
@ دختره ی هرزه گمشو کی تو رو خواست 😏
- باهاش درست صحبت کن فهمیدین.. اقای وو
@ چشم.. ا. ارباب
+ م. میشه ب. بریم!؟ 😢
- بریم
تهیونگ ویو
صبح بیدار شدم و کارهام رو کردم و جنی رو بردم دانشگاه و زنگ زدم به کوک که بریم بار رفتم خونه کار های لازم رو کردم و رفتیم بار سمت قمار دیدم یه مرد اونجا نشسته داره قمار بازی میکنه میبره منم که بدم نمیومد رفتم
- بازی میکنی
@ هه حتما.. سر چی
- هرچی خواستی
@ باشه پول میخوام اینقدر.... اوکی
- قبوله و اگر من بردم
@ دخترم مال تو
- باشه 😐
باورم نمیشه سر دخترش شرت بست بازی کردیم و من بردم شمارش رو گرفتم و همین طور ادرسش اون رفت منم از کوک خدافظی کردم و رفتم خونشون منتظر بودم یک هرزه رو ببینم ولی وقتی اومد یا خدا زیبایی ازش میبارید ( درست گفتم) خیلی خوشگل بود همین طور سکسی بدن خوش فرمی داشت انگار هیچکس بهش دست نزده بود ولی جای کبودی رو دستش بود فهمیدم کتکش زده پدرش ولی وقتی گفت بریم انگار از خداش بود پیش این مرد نباشه تا گفتم باشه سریع رفت بیرون منم رفتم تو ماشین نشستم اومد نشست توی راه بودم که..
+ ام... ببخشید
- بله
+ میشه.. اسمتون رو بدونم؟
- چرا که نه اسمم تهیونگ هست کیم تهیونگ و تو؟
+ من اسمم ات هست ات وو هستم.. وی باید صداتون کنم و کجا میریم.. و من خدمتکار میشم یا چیز د. دیگه
- وایسا دختر اروم باش
+ 😕🙂 خب چیکار کنم
- خب اینکه باید ارباب صدام کنی جاهایی که تنها هستیم اسمم رو میگی ارباب نمیگی دو میریم خونه ی من و سه خدمتکار شخصیم میشی و چهار اونجا قوانین داره و پنج من خانواده دارم بیشتر اوقات میرم اونجا و تو هم میای چون بعضی اوقات اونجا میمونم به خاطر خواهرم
+ شما خواهر دارین 😍
- اره.. چطور
+ اسمش چیه.. میشه باهاش دوست بشم.. چند سالشه. . و میتونم دانشگاه برم؟!
- خوب.. اسمش جنی هست.. من نمیدونم اون میدونه دوست داری باهاش دوست شو... و اینکه درمورد دانشگاه... نه
+ چ. چرا من میخوام 🥺
- باشه میری ولی با خواهرم میری دانشگاه چون اون هم میره دانشگاه
+ ملسی
ات ویو
دست خودم نبود یهو لپ هاشو بوس کردم که تعجب کرد بعد گفتم ببخشید گفت اشکال نداره 🤌
شرط
لایک ۵🙂
کامنت ۵ ،
۸.۴k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.