تک پارتی(درخواستی)
تک پارتی(درخواستی)
جی(انهایپن)
وقتی که باهم قهرین
[ا/ت+ جی- من*]
(دو شبه باهم قهرین)
*داشتی برای خودت تو آشپز خونه میچرخیدی به این فکر میکردی که چی بخوری تا گشنگیت رفع بشه که جی وارد آشپز خونه شد از پارچ آب لیوانشو پر کنه تو هم ظرف نوتلا رو برداشتی تا یکم ازش بخوری ولی هرچی زور زدی نتونستی بازش کنی که جی اومد سمتت لیوانشو گذاشت رو میز ظرف نوتلا رو ازت گرفت خیلی ساده بازش کرد داد دستت از آشپز خونه خارج شد
<۱۵دقیقه بعد>
باهم داشتین برنامه تلویزیونی مورد علاقه تورو میدیدین که کراشت مجری اون برنامه بود
+اون واقعا جذابه(اروم)
خب با اینکه تو آروم گفته بودی بازم از چشم جی دور نموند بلند شد کنترول برداشت تلوزیون رو خاموش کرد بهت نگاه کرد
-میرم دوش بگیرم به نفعته روشنش نکنی(سرد عصبی)
جی رفت به ۱۰ دقیقه نکشید که اسمتو صدا زد
-ا/ت میشه بیای لطفا؟
رفتی بالا تا ببینی چی میگه
+چیه؟(سرد)
-حوله منو از اونجا میدی
رفتی تا حوله رو بهش بدی که دستت توسطش کشید شد داخل حموم رفتی
بین دستای جی دیوار حموم گیر کرده بودی
هنی گفتی سریع جلو چشمت رو گرفتی
+دیونه شدی؟زده به سرا چیکارمیکنی بزار برم
_از چی خجالت میکشی عزیزم تو که همه چی رو دیدی تازم آره من دیونم دیونه تو،تو منو دیونه کردی تا باهام آشتی نکنی نمیزارم جایی بری خب دخترم؟
+جی ولم کن
-اگه نکنم چی
میخواستی بزنیش که دستت رو گرفت رو بالا سرت قفلش کرد
-خودت میدونی که طاقت ندارم باهام قهر کنی پرنسس
بعد بوست کرد تو حموم نماز خوندین اومدین بیرون آشتی کردین
خیلی چرت بود ببخشید
جی(انهایپن)
وقتی که باهم قهرین
[ا/ت+ جی- من*]
(دو شبه باهم قهرین)
*داشتی برای خودت تو آشپز خونه میچرخیدی به این فکر میکردی که چی بخوری تا گشنگیت رفع بشه که جی وارد آشپز خونه شد از پارچ آب لیوانشو پر کنه تو هم ظرف نوتلا رو برداشتی تا یکم ازش بخوری ولی هرچی زور زدی نتونستی بازش کنی که جی اومد سمتت لیوانشو گذاشت رو میز ظرف نوتلا رو ازت گرفت خیلی ساده بازش کرد داد دستت از آشپز خونه خارج شد
<۱۵دقیقه بعد>
باهم داشتین برنامه تلویزیونی مورد علاقه تورو میدیدین که کراشت مجری اون برنامه بود
+اون واقعا جذابه(اروم)
خب با اینکه تو آروم گفته بودی بازم از چشم جی دور نموند بلند شد کنترول برداشت تلوزیون رو خاموش کرد بهت نگاه کرد
-میرم دوش بگیرم به نفعته روشنش نکنی(سرد عصبی)
جی رفت به ۱۰ دقیقه نکشید که اسمتو صدا زد
-ا/ت میشه بیای لطفا؟
رفتی بالا تا ببینی چی میگه
+چیه؟(سرد)
-حوله منو از اونجا میدی
رفتی تا حوله رو بهش بدی که دستت توسطش کشید شد داخل حموم رفتی
بین دستای جی دیوار حموم گیر کرده بودی
هنی گفتی سریع جلو چشمت رو گرفتی
+دیونه شدی؟زده به سرا چیکارمیکنی بزار برم
_از چی خجالت میکشی عزیزم تو که همه چی رو دیدی تازم آره من دیونم دیونه تو،تو منو دیونه کردی تا باهام آشتی نکنی نمیزارم جایی بری خب دخترم؟
+جی ولم کن
-اگه نکنم چی
میخواستی بزنیش که دستت رو گرفت رو بالا سرت قفلش کرد
-خودت میدونی که طاقت ندارم باهام قهر کنی پرنسس
بعد بوست کرد تو حموم نماز خوندین اومدین بیرون آشتی کردین
خیلی چرت بود ببخشید
۱۰.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.