فیک کوک( سیاه سفید) ادامه P12
سویون
بهش گفتم بره اما گوش نکرد و باهام اومد
همون طور که انتظار میرفت هزینه زیادی میخواستن
با آروم ترین صدای ممکن حرف میزدم چون نمیخواستم چول سو بفهمه
_میشه بعده عمل پرداخت کنیم ؟
_نه حداقل باید نصفشو پرداخت کنید
_یعنی هیچ راهی نداره ؟
_نه خانم محترم باید پرداخت بشه واسه عمل
_چه مشکلی پیش اومده ؟
چول سو بود که روبه اون خانمِ که تو حسابداری نشسته بود پرسید
وقتی دید حرفی نمیزنم دستشو برد تو جیبشو کارتشو گذاشت روی میز
_هرچقدر لازمه از این بکشید
_نه نه این چه کاریه
_منو تو نداریم بالاخره دوستا به درد این روزا میخورن
_اما چول سو من خودم میتونم..
_وقتی من اینجام چرا کسه دیگه ؟ من هستم نگران نباش
_اما..
خانمه پول کشیدو کارتو داد به چول سو یه سری برگه رو هم داد
چول سو برگه ها رو داد دستمو با لبخند گفت : برو بالا که همه چیز حله
با قدردانی نگاش کردم و گفتم : ممنون..ممنونم
_کاری نکردم..بعدا باهم تسویه میکنیم
با خیال راحت رفتم بالا بعد از انجام دادن کارا مامان رفت تو اتاق عملو دقیقا از اینجا بود که همه چیز واسم شروع شد...
بهش گفتم بره اما گوش نکرد و باهام اومد
همون طور که انتظار میرفت هزینه زیادی میخواستن
با آروم ترین صدای ممکن حرف میزدم چون نمیخواستم چول سو بفهمه
_میشه بعده عمل پرداخت کنیم ؟
_نه حداقل باید نصفشو پرداخت کنید
_یعنی هیچ راهی نداره ؟
_نه خانم محترم باید پرداخت بشه واسه عمل
_چه مشکلی پیش اومده ؟
چول سو بود که روبه اون خانمِ که تو حسابداری نشسته بود پرسید
وقتی دید حرفی نمیزنم دستشو برد تو جیبشو کارتشو گذاشت روی میز
_هرچقدر لازمه از این بکشید
_نه نه این چه کاریه
_منو تو نداریم بالاخره دوستا به درد این روزا میخورن
_اما چول سو من خودم میتونم..
_وقتی من اینجام چرا کسه دیگه ؟ من هستم نگران نباش
_اما..
خانمه پول کشیدو کارتو داد به چول سو یه سری برگه رو هم داد
چول سو برگه ها رو داد دستمو با لبخند گفت : برو بالا که همه چیز حله
با قدردانی نگاش کردم و گفتم : ممنون..ممنونم
_کاری نکردم..بعدا باهم تسویه میکنیم
با خیال راحت رفتم بالا بعد از انجام دادن کارا مامان رفت تو اتاق عملو دقیقا از اینجا بود که همه چیز واسم شروع شد...
۷.۹k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.