+اونا از نظره من مردن

+اونا از نظره من مردن
_چرا خوب
+بیخیال
_یونگی بهم نگا کن این اخرین روزیکه باهم هستیم بعد امشب دیگه نه من تورو میشناسم نه تو پس لطفن یه خورده دلتو خالی کن
+اوففف ببین من به ارزو داشتم میخاستم اهنگ ساز شم ولی اونا باشنیدن این ارزوم منو از خونه بیرون کردن شبا توی پارک ها میخوابیدم و بعده مدتی گیره اینجا افتادم به مدت ۳ سال
_چرا نمیخاستی یجی تورو ببینه
+چون هیچ فرقی به حالم نمیکرد هیچ کس نمیتونه حالمو خوب کنه ولی انگار...
به چشمات زل زده بود به حالته متفاوتی نگات میکرد
_انگار الان حالت خوبه؟؟
+اهم فکر کنم الان خوب ترم
_فردا شب باهم خداحافظی میکنیم
چیزی هست که بخای بهم بگی
+..ی..یورجین...من....دوست....منظورم اینکه ممنونم که منو نجات دادی
_منم ممنونم که مثله دوست پسرم رفتار میکنی ،،،میشه به زخمه روی صورتت دست بزنم ممنکه عمیق باشه
+چیزه مهمی نیست
دستت رو به سمته صورتش بردی
که دستت رو گرفت
_عا ببخشید دوباره کاره احمقانه ای انجام دا...
لبش رو روی لبت گذاشت
خیلی تعجب کردی
ولی ارامشه خاصی بهت دست داد
چشمات رو بستی و اروم همکاری کردی


ازت جدا شد
+من..منو ببخش یه لحضه کنترلم رو از دست دادم



پارت ۱۱