رمان عشق بی پایان💗🦋
عکس ادیت خدم اصکی ببینم جرت میدم🍓🚴♂️
پارت 1
دوروک: عشقم، نفس من، ملکه ام..
اسیه: جونم پادشاه من
دوروک: پاشو عشقم باید بریم مدرسه
اسیه: اره راست میگی
دوروک: من برم دنیز(دختر اسدور قشنگمون) رو بیدار کنم
اسیه: اوکی منم میزو بچینم
دوروک: پرنسسم، خشگل بابا
دنیز: صبح بخیر بابایی
دوروک: صبح بخیر قشنگم، پاشو اماده شو بریم خونه ی مامان نباحت، صبحانه هم امادست
دنیز: باشه الان لباسمو میپوشم
دوروک میره پیش اسیه و یهو اسیه سریع با چشای پر از اشک میره پیش دوروک
دوروک: اسیهام، چیزی شده؟
اسیه گوشیش رو نشون داد و پیامی ک براش ارسال شده رو نشون میده
پیام: کم کم با زندگیت خداحافظی کن،قراره برای همیشه به خواب بری
دوروک: کی پیام داده بهت؟!
اسیه: ناشناسه😭
دوروک: من اگه بفهمم کیه این و داد میزنه
دنیز: مامان چیشدع؟
اسیه: هیچی نیست مامان بیا صبحونتو بخور من یه لحظه با بابا دوروک کار دارم
دنیز:باشه مامان
اسیه: عشقم، منظورش اینه ک یه نفر میخواد منو بکشه😭😭
دوروک: مگه من مردم نفسم
دوروک: امروز نریم مدرسه
اسیه: اوکی
ادامش رو بزارم یا خوشتون نیومد؟
اگر ۳ نفر موافق بودن پارت بعدی رو میزارم💗🪐
پارت 1
دوروک: عشقم، نفس من، ملکه ام..
اسیه: جونم پادشاه من
دوروک: پاشو عشقم باید بریم مدرسه
اسیه: اره راست میگی
دوروک: من برم دنیز(دختر اسدور قشنگمون) رو بیدار کنم
اسیه: اوکی منم میزو بچینم
دوروک: پرنسسم، خشگل بابا
دنیز: صبح بخیر بابایی
دوروک: صبح بخیر قشنگم، پاشو اماده شو بریم خونه ی مامان نباحت، صبحانه هم امادست
دنیز: باشه الان لباسمو میپوشم
دوروک میره پیش اسیه و یهو اسیه سریع با چشای پر از اشک میره پیش دوروک
دوروک: اسیهام، چیزی شده؟
اسیه گوشیش رو نشون داد و پیامی ک براش ارسال شده رو نشون میده
پیام: کم کم با زندگیت خداحافظی کن،قراره برای همیشه به خواب بری
دوروک: کی پیام داده بهت؟!
اسیه: ناشناسه😭
دوروک: من اگه بفهمم کیه این و داد میزنه
دنیز: مامان چیشدع؟
اسیه: هیچی نیست مامان بیا صبحونتو بخور من یه لحظه با بابا دوروک کار دارم
دنیز:باشه مامان
اسیه: عشقم، منظورش اینه ک یه نفر میخواد منو بکشه😭😭
دوروک: مگه من مردم نفسم
دوروک: امروز نریم مدرسه
اسیه: اوکی
ادامش رو بزارم یا خوشتون نیومد؟
اگر ۳ نفر موافق بودن پارت بعدی رو میزارم💗🪐
۷.۶k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.