사랑이 항상 달콤한 것은 아니다*pt2
کوک«داشتم میرفتم محلی که بچها ی بیمارستان قرار گذاشته بودن که یه دختر خوشگل با اندام و تیپ داره میره گفتم حالا که همه تو کف منن بزا مخ اینو بزنم و دستمو گذاشتم رو دستش و در رو باز کردم و بهش چشمک زدمو رفتم قبل رفتنم دیدم بهم لبخند زد لبخندش نشون میداد چه آدم پاک و معصومیه و باعث میشد تو دل هر مردی پروانه هاش بال بال کنن!
ات«پسر خوشگلی بود و تایپم بود اما ات انقد هیز نشو دیگه معلومه دوست دختر داره......هومممم....
نفس عمیق(با حرص)....نفس عمیقق.....ن....خودم جرش میدم!خب حالا آروم باش نمیدونی که دوست دختر داره یا نه با بشکنی که یکی از بچها کنار گوشم زد برق از سرم پرید و ریشه ی افکارم پاره شد ....پسره ی....سانسور بیگ هیت.......بیخیالش شدم و سر جام نشستم
_____________________
شاید بقیشو همین امشب گذاشتم
تا شرط نزاشتم حمایت کنین
ات«پسر خوشگلی بود و تایپم بود اما ات انقد هیز نشو دیگه معلومه دوست دختر داره......هومممم....
نفس عمیق(با حرص)....نفس عمیقق.....ن....خودم جرش میدم!خب حالا آروم باش نمیدونی که دوست دختر داره یا نه با بشکنی که یکی از بچها کنار گوشم زد برق از سرم پرید و ریشه ی افکارم پاره شد ....پسره ی....سانسور بیگ هیت.......بیخیالش شدم و سر جام نشستم
_____________________
شاید بقیشو همین امشب گذاشتم
تا شرط نزاشتم حمایت کنین
۷.۳k
۲۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.