a funny world ~
{Pov :بازم توییت منتها از DMC }
دانته در حال بازدید از پرورشگاه فورتونا : چقدر امروز خوب_
نیروی کودک سال : سلام بابایییی *^*
دانته : بچه سگ من شبیه بابای تو_ نه وایستا . . . هستم که اوا
تریش : زرشک
دانته که میخواد خفن به نظر برسه : خب سکه میندازم اگر داف اومد کارتو راه میندازم
انداختن سکه-
اوه خب ظاهرا باید کارتو راه بندازم بانو
لیدی که میدونه جفت طرف سکه ها دافه : ایحی
نیرو خطاب به یوریزن : توئه حرومزاد_
وی : الان داری به مادر بزرگت میگی بچ ؟
نیرو :
وی : و به پدرت توهین میکنی ؟
همچنان نیرو :
دانته : صحنه اکشنه شل کن
وی که اخر باس فایت نیرو میرسه : اوه خب ببخشید که دیر رسیدم ، داشتم کتاب میخوندم
نیرو : با چی ؟ با مطالعه کتاب چگونه با صندل خوشتیپ به نظر برسیم ؟
وی : بچ . . .
یه آدم رندوم که میخواد مخ بزنه : خب بانوی زیبا میشه اسم شریفتون رو بدونم ؟
لیدی : لیدیم
یارو : عامم
لیدی : لیدیم خب
یارو که به این نتیجه رسیده لیدی یه تختش کمه و میذاره میره :
لیدی : پدصگ کدوم گوری میری خبببمسمشپش
دانته ای که این قضیه اسم از زیر سر اونه : حیحی
دانته در حال بازدید از پرورشگاه فورتونا : چقدر امروز خوب_
نیروی کودک سال : سلام بابایییی *^*
دانته : بچه سگ من شبیه بابای تو_ نه وایستا . . . هستم که اوا
تریش : زرشک
دانته که میخواد خفن به نظر برسه : خب سکه میندازم اگر داف اومد کارتو راه میندازم
انداختن سکه-
اوه خب ظاهرا باید کارتو راه بندازم بانو
لیدی که میدونه جفت طرف سکه ها دافه : ایحی
نیرو خطاب به یوریزن : توئه حرومزاد_
وی : الان داری به مادر بزرگت میگی بچ ؟
نیرو :
وی : و به پدرت توهین میکنی ؟
همچنان نیرو :
دانته : صحنه اکشنه شل کن
وی که اخر باس فایت نیرو میرسه : اوه خب ببخشید که دیر رسیدم ، داشتم کتاب میخوندم
نیرو : با چی ؟ با مطالعه کتاب چگونه با صندل خوشتیپ به نظر برسیم ؟
وی : بچ . . .
یه آدم رندوم که میخواد مخ بزنه : خب بانوی زیبا میشه اسم شریفتون رو بدونم ؟
لیدی : لیدیم
یارو : عامم
لیدی : لیدیم خب
یارو که به این نتیجه رسیده لیدی یه تختش کمه و میذاره میره :
لیدی : پدصگ کدوم گوری میری خبببمسمشپش
دانته ای که این قضیه اسم از زیر سر اونه : حیحی
۱.۱k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.