وقتی عضو نهمی و روت کراشه...
#تک پارتی
#درخواستی
#فلیکس
امروز باید برای اجرا اماده می شدی
زیاد استرس نداشتی
فقط با یه پسر اجرای تکی داشتی
از سالن تمرین بیرون اومدی
تا اینکه فلیکس رو دیدی
که با لبخند روی صورتش به سمتت میومد و لب زد...
_ات باید بری برای اجرا اماده بشی
و من میدونم که اجرات رو با موفقیت انجام میدی
راستی بهم نگفتی با کی اجرا داری؟
تو میدونستی که فلیکس اگه بهش بگی با یه پسر اجرا داری نمیزاره انجامش بدی
ولی همیشه تو این فکر بودی
که چرا فلیکس بعضی موقع اینقدر روت غیرتی میشه
*خوب میدونی.. اه راستی من باید برم اماده شم 😅 بعد از اینکه فلیکس رو پیچوندی سوار ماشین شدی
(یه ساعت بعد)
بعد از اینکه میکاپت تموم شد به طرف استایلیست رفتی و یه لباس خیلی باز بهت داده
بود و اصلا اصلا مناسب نبود
بهش اصرار کردی که یه لباس دیگه بهت بده ولی مگه گوش میداد
خجالت می کشیدی
با این اجرا کنی ولی مگه چاره ای دیگه ای هم داشتی.
دنسو با اون پسره انجام دادی و فلیکسو دیدی که با اخم نگاهت میکرد معلوم بود که یه اخم شوخی بردار نبود جدی بود سعی کردی بهش توضیح بدی ولی...
دستتو گرفت و بهت نزدیک شد و با اون چشمای خمار بهت نگاه میکرد فاصله تون کمتر و کمتر میشد تا اینکه لب زد ..
_دوست دارم
ولی ات من خوشم نمیاد
کسی چیزی که مال من هستو ببینن
میخوام به بقیه نشون بدم مال کی هستی ولی یه کوچولو درد داره بیبی....
#درخواستی
#فلیکس
امروز باید برای اجرا اماده می شدی
زیاد استرس نداشتی
فقط با یه پسر اجرای تکی داشتی
از سالن تمرین بیرون اومدی
تا اینکه فلیکس رو دیدی
که با لبخند روی صورتش به سمتت میومد و لب زد...
_ات باید بری برای اجرا اماده بشی
و من میدونم که اجرات رو با موفقیت انجام میدی
راستی بهم نگفتی با کی اجرا داری؟
تو میدونستی که فلیکس اگه بهش بگی با یه پسر اجرا داری نمیزاره انجامش بدی
ولی همیشه تو این فکر بودی
که چرا فلیکس بعضی موقع اینقدر روت غیرتی میشه
*خوب میدونی.. اه راستی من باید برم اماده شم 😅 بعد از اینکه فلیکس رو پیچوندی سوار ماشین شدی
(یه ساعت بعد)
بعد از اینکه میکاپت تموم شد به طرف استایلیست رفتی و یه لباس خیلی باز بهت داده
بود و اصلا اصلا مناسب نبود
بهش اصرار کردی که یه لباس دیگه بهت بده ولی مگه گوش میداد
خجالت می کشیدی
با این اجرا کنی ولی مگه چاره ای دیگه ای هم داشتی.
دنسو با اون پسره انجام دادی و فلیکسو دیدی که با اخم نگاهت میکرد معلوم بود که یه اخم شوخی بردار نبود جدی بود سعی کردی بهش توضیح بدی ولی...
دستتو گرفت و بهت نزدیک شد و با اون چشمای خمار بهت نگاه میکرد فاصله تون کمتر و کمتر میشد تا اینکه لب زد ..
_دوست دارم
ولی ات من خوشم نمیاد
کسی چیزی که مال من هستو ببینن
میخوام به بقیه نشون بدم مال کی هستی ولی یه کوچولو درد داره بیبی....
۲.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳