part²
اقای لی به همراه یک مرد کت شلواری و شیک مقابلت ایستادند
لی: این اقا منیجر اقای جئون هستند....گفتند با شما کار فوری دارن
+با من؟
لی: بله
با تعجب به سمت پله های کلاسیک گوشه سالن رفتم تا به طبقه بالا و اتاق خودم برم و همونطور زیر لب زمزمه کردم
+لطفا همراهم بیایید اقای محترم
منیجر: بله...
کلی سوال داشتم و کنجکاو بودم ببینم که چه پیشنهادی میخاد بده یا چیکار داره باهام!
وارد اتاق کلاسیکم شدم
پیانو و ویالون و ساکسیفیون و کلی دیگه ساز جور واجور که یه گوشه با سلیقه چیده شده بود و ساعت و کاغذ دیواری هایی که به خوبی روحیه کلاسیک بت میدادن
و در اخر گرامافون گوشه اتاق که اخرین یاد گاری پدرم بود و وایب کلاسیک رو به خوبی منتقل میکرد
به سمت میز و صندلی چوبی گوشه اتاق اشاره کردم و لب زدم
+بفرمایید لطفا
منیجر: ممنونم
به صورتم زل زد و با لحن جدی گفت
منیجر: اقای جئون یکی از سهام داران بزرگ سالن تئاتر و موسیقی jk هستند
امروز موقع تماشای اجرای شما به خصوص صداتون خیلی دوست دارن باهاشون همکاری موقتی داشته باشید
خیلی شوکه شدی....
این یه پیشنهاد فوق العاده بود
گلوتو صاف کردی و پرسیدی
+ببخشید میتونم بپرسم که منظورتون از موقتی چیه؟
با همون لحن جدی شروع به صحبت کرد
منیجر: خوب راستش ما با شما به طور موقت یعنی تا هر وقت دو طرف راضی باشن برای یک سال الی پنج سال قرار داد میبندیم و بعدش اگر دو طرف راضی بودند دوباره قرار دادتون تمدید میشه....
این پیشنهاد خیلی تو این موقعیت به نفعت بود
از طرفی پول عمل مادرت جور میشد
از طرفی به اون زندگی ایده آلت میرسیدی
پس کمی فکر کردی و جواب دادی
+قبوله
منیجر لبخند رضایت مندی زد و گفت
منیجر: عالیه پس....
کمی درنگ کرد و کارتی از جیب کت مشکی رنگش درآورد و روی میز گذاشت
منیجر: لطفا فردا راس ساعت 9 به کمپانی برای امضای قرار داد بیاید
لبخند زدی و تعظیم نوددرجه ای کردی و گفتی
+خیلی ممنونم....حتما
متقبالا تعظیم نود درجه کرد و گف
منیجر: این منم که از شما ممنونم
و بعد از اتاق خارج شد و تورو با خوشحالی و ذوق بی اندازت تنها گذاشت.....
لی: این اقا منیجر اقای جئون هستند....گفتند با شما کار فوری دارن
+با من؟
لی: بله
با تعجب به سمت پله های کلاسیک گوشه سالن رفتم تا به طبقه بالا و اتاق خودم برم و همونطور زیر لب زمزمه کردم
+لطفا همراهم بیایید اقای محترم
منیجر: بله...
کلی سوال داشتم و کنجکاو بودم ببینم که چه پیشنهادی میخاد بده یا چیکار داره باهام!
وارد اتاق کلاسیکم شدم
پیانو و ویالون و ساکسیفیون و کلی دیگه ساز جور واجور که یه گوشه با سلیقه چیده شده بود و ساعت و کاغذ دیواری هایی که به خوبی روحیه کلاسیک بت میدادن
و در اخر گرامافون گوشه اتاق که اخرین یاد گاری پدرم بود و وایب کلاسیک رو به خوبی منتقل میکرد
به سمت میز و صندلی چوبی گوشه اتاق اشاره کردم و لب زدم
+بفرمایید لطفا
منیجر: ممنونم
به صورتم زل زد و با لحن جدی گفت
منیجر: اقای جئون یکی از سهام داران بزرگ سالن تئاتر و موسیقی jk هستند
امروز موقع تماشای اجرای شما به خصوص صداتون خیلی دوست دارن باهاشون همکاری موقتی داشته باشید
خیلی شوکه شدی....
این یه پیشنهاد فوق العاده بود
گلوتو صاف کردی و پرسیدی
+ببخشید میتونم بپرسم که منظورتون از موقتی چیه؟
با همون لحن جدی شروع به صحبت کرد
منیجر: خوب راستش ما با شما به طور موقت یعنی تا هر وقت دو طرف راضی باشن برای یک سال الی پنج سال قرار داد میبندیم و بعدش اگر دو طرف راضی بودند دوباره قرار دادتون تمدید میشه....
این پیشنهاد خیلی تو این موقعیت به نفعت بود
از طرفی پول عمل مادرت جور میشد
از طرفی به اون زندگی ایده آلت میرسیدی
پس کمی فکر کردی و جواب دادی
+قبوله
منیجر لبخند رضایت مندی زد و گفت
منیجر: عالیه پس....
کمی درنگ کرد و کارتی از جیب کت مشکی رنگش درآورد و روی میز گذاشت
منیجر: لطفا فردا راس ساعت 9 به کمپانی برای امضای قرار داد بیاید
لبخند زدی و تعظیم نوددرجه ای کردی و گفتی
+خیلی ممنونم....حتما
متقبالا تعظیم نود درجه کرد و گف
منیجر: این منم که از شما ممنونم
و بعد از اتاق خارج شد و تورو با خوشحالی و ذوق بی اندازت تنها گذاشت.....
۱۲.۸k
۲۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.