پارت ۴۱
ات. اوه جدی خاله جون باشه خوش بگذره
خاله. ببینم چرا نیومدی باهمدیگه بریم
ات. نه خاله جونم امتحانات مستمرم دارن شروع میشن نمیتونستم بیام خوش بگذره بهتون عشقم
بعد از کلی عشوه خرکی رفتی تو اتاقت و درو بستی کلافه دستتو انداختی تو موهات و هولشون دادی به پشت موهات خیلی بلند بودن و تا زیر باسنت بود شستن و مراقبت ازشون واقعا سخت بود موهاتو بافت کردی و لباستو عوض کردی چون با خالت راحت بودی یه تاپ یقه هفتی بدون سوتین و شورتک همون تاپ رو پوشیدی و رفتی سمت تخت دراز کشیدی که یهو یه پیام اومد،
متن پیام:طعم مثل عسلت زیر لبمه بیبی😋🍑
وای همون پسره بود، نمیشه گفت پسر بلکه ددی یه شوگر ددیه واقعی بود .
خاله ت رفت و داشتی سریال تو میدیدی که گوشیت زنگ خورد همون شوگر ددیه بود
گوشیو برداشتی و جواب دادی
آرمین. بدو بیا پایین منتظرتم خانوم کوچولو
ات. چی... نه من نمیام
گوشیو قطع کرد. یه کت بلند پوشیدی که تاپ و شلوارکت مشخص نباشه، درو باز کردی و رفتی پایین دیدیش که به ماشینش لم داده و منتظر نگاهت میکنه . استرس گرفتی و رفتی سمتش
خاله. ببینم چرا نیومدی باهمدیگه بریم
ات. نه خاله جونم امتحانات مستمرم دارن شروع میشن نمیتونستم بیام خوش بگذره بهتون عشقم
بعد از کلی عشوه خرکی رفتی تو اتاقت و درو بستی کلافه دستتو انداختی تو موهات و هولشون دادی به پشت موهات خیلی بلند بودن و تا زیر باسنت بود شستن و مراقبت ازشون واقعا سخت بود موهاتو بافت کردی و لباستو عوض کردی چون با خالت راحت بودی یه تاپ یقه هفتی بدون سوتین و شورتک همون تاپ رو پوشیدی و رفتی سمت تخت دراز کشیدی که یهو یه پیام اومد،
متن پیام:طعم مثل عسلت زیر لبمه بیبی😋🍑
وای همون پسره بود، نمیشه گفت پسر بلکه ددی یه شوگر ددیه واقعی بود .
خاله ت رفت و داشتی سریال تو میدیدی که گوشیت زنگ خورد همون شوگر ددیه بود
گوشیو برداشتی و جواب دادی
آرمین. بدو بیا پایین منتظرتم خانوم کوچولو
ات. چی... نه من نمیام
گوشیو قطع کرد. یه کت بلند پوشیدی که تاپ و شلوارکت مشخص نباشه، درو باز کردی و رفتی پایین دیدیش که به ماشینش لم داده و منتظر نگاهت میکنه . استرس گرفتی و رفتی سمتش
۸۴۰
۱۶ دی ۱۴۰۳