رز های وحشی🇰🇷« پارت سوم»
-باااشه من میام اماقول بده که سخت گیری در کار نباشه ، اما خوب زدی ها ، پتم کردی بدنم هنوز درد دارد .خب بگو ببینم این مهارت ها را را از کجا یادگرفتی ،من سال ها است که کاراته کار کردم اما مهارتم به حد تو نیست .ههههه .اما درکل مسابقه خوبی بود .
- خیلی خوب، این یک رازه نمی تونم به تو بگم .
شب که میشه هان سوجون به این فکر می افته که در حال درس خوندن دختره را اذیت کنه . و همینطور فکر می کرد که به خواب میره .
روز بعد میشه ؛هان سوجون پیش جیان سون میره و میگه: خانم معلم میشه بگی امروز باید چکار کنم « میزنه زیر خنده و جیان سون هم با دستش ارام به پیشانی او میزند و میگه بس کن.»
زنگ ورزش هان سوجون ، خیلی به جیان سون خیره شد بود و هی دلش برای اون می رفت.
در همان موقع سه جه اون به هان سوجون می گوید : خیلی قشنگه مگه نه ! خیلی دلم می خواد برم ببوسمش دوست دارم👩❤️💋👨 اون رو مال خودم کنم و هر روز هرکاری که دلم بخواد باهاش کنم . هیچ کسم کاری هم بهم نداشته باشه ، دوست دارم از من حامله بشه.🤰
همین که میگه هان سوجون با خشم و عصبانیت دستش را مشت می کند و می کوبد به دهان سه جه اون و میگه اون مال منه کسی هم نمی تونه درمورد اون حرف بدی بزنه هر کی درمورد اون بد گویی کنه من با اون طرفم تو هم نباید درمورد اون اینطوری فکر کنی ..... لعنتی برو گمشوووووو !
هان سوجون تا حد مرگ سه جه اون را میزند در همان لحظات جیان سون میاد کناردانش اموزان اطراف انان و میگه چخبر شده چرا هم دیگه را میزنن .بقیه هم میگن ما خبری نداریم فقط دیدیم که انها دهان به دهان شدند و هان سوجون محکم سه جه اون را زد ... همین که شنید رفت وسط دعوا و میگه بسه و سریع هان سوجون را هل می دهد و هان سوجون می افتد و جیان هم محکم بالای لب های هانسوجون می افتد و این میشه اولین بوسه انها ... اولین بوسه جیان سون و هان سوجون !!!!💋👩❤️💋👨👩❤️💋👨 وایییییییی😮😮😮!!!!!!!!!!!!! چه احظات زیباییییی
هان سوجون با دستش جیان سون را به کنار میزند : تو من را بوسیدی؟ اره ؟چطور معلم هستی که دانش اموز خودش را میبوسد.؟
جیان میگه : اول تو بس کن دوم اینکه یک اتفاق بود سوم اینکه چرا سه جه اون را زدی چه دلیلی می خوای بیاری ها !! زود باش بنال ؟
-من هه امممم ، اون درمورد تو بد گویی کرد من نتونستم ارام باشم فقط
جیان وسط حرف های اون میپره و میگه : اون هر غلطی کرده به من ربط داره پس باید خودم حسابش را برسم دلیلی نمیشه که تو بخوای بجای من بقیه را بزنی . فقط زور داری بچه های ضعیف تر از خودت میزنی بیا با کسی مثل خودت دعوا کن . .
هان سوجون توی دلش میگه بخاطر اینکه من شیفته تو شدم هر کاری کنم بازم برات بسه اما هنوز نمی دونی چی گفته اون موقع داری پشتیش می کنه ؟ وای خدا باید چکار کنم ؟
- خیلی خوب، این یک رازه نمی تونم به تو بگم .
شب که میشه هان سوجون به این فکر می افته که در حال درس خوندن دختره را اذیت کنه . و همینطور فکر می کرد که به خواب میره .
روز بعد میشه ؛هان سوجون پیش جیان سون میره و میگه: خانم معلم میشه بگی امروز باید چکار کنم « میزنه زیر خنده و جیان سون هم با دستش ارام به پیشانی او میزند و میگه بس کن.»
زنگ ورزش هان سوجون ، خیلی به جیان سون خیره شد بود و هی دلش برای اون می رفت.
در همان موقع سه جه اون به هان سوجون می گوید : خیلی قشنگه مگه نه ! خیلی دلم می خواد برم ببوسمش دوست دارم👩❤️💋👨 اون رو مال خودم کنم و هر روز هرکاری که دلم بخواد باهاش کنم . هیچ کسم کاری هم بهم نداشته باشه ، دوست دارم از من حامله بشه.🤰
همین که میگه هان سوجون با خشم و عصبانیت دستش را مشت می کند و می کوبد به دهان سه جه اون و میگه اون مال منه کسی هم نمی تونه درمورد اون حرف بدی بزنه هر کی درمورد اون بد گویی کنه من با اون طرفم تو هم نباید درمورد اون اینطوری فکر کنی ..... لعنتی برو گمشوووووو !
هان سوجون تا حد مرگ سه جه اون را میزند در همان لحظات جیان سون میاد کناردانش اموزان اطراف انان و میگه چخبر شده چرا هم دیگه را میزنن .بقیه هم میگن ما خبری نداریم فقط دیدیم که انها دهان به دهان شدند و هان سوجون محکم سه جه اون را زد ... همین که شنید رفت وسط دعوا و میگه بسه و سریع هان سوجون را هل می دهد و هان سوجون می افتد و جیان هم محکم بالای لب های هانسوجون می افتد و این میشه اولین بوسه انها ... اولین بوسه جیان سون و هان سوجون !!!!💋👩❤️💋👨👩❤️💋👨 وایییییییی😮😮😮!!!!!!!!!!!!! چه احظات زیباییییی
هان سوجون با دستش جیان سون را به کنار میزند : تو من را بوسیدی؟ اره ؟چطور معلم هستی که دانش اموز خودش را میبوسد.؟
جیان میگه : اول تو بس کن دوم اینکه یک اتفاق بود سوم اینکه چرا سه جه اون را زدی چه دلیلی می خوای بیاری ها !! زود باش بنال ؟
-من هه امممم ، اون درمورد تو بد گویی کرد من نتونستم ارام باشم فقط
جیان وسط حرف های اون میپره و میگه : اون هر غلطی کرده به من ربط داره پس باید خودم حسابش را برسم دلیلی نمیشه که تو بخوای بجای من بقیه را بزنی . فقط زور داری بچه های ضعیف تر از خودت میزنی بیا با کسی مثل خودت دعوا کن . .
هان سوجون توی دلش میگه بخاطر اینکه من شیفته تو شدم هر کاری کنم بازم برات بسه اما هنوز نمی دونی چی گفته اون موقع داری پشتیش می کنه ؟ وای خدا باید چکار کنم ؟
۵.۷k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲